تولد

اگر ما برای صدور مفاهیم انقلاب، همین جزوه‌ها و کتابها را منتشر بکنیم، کار کمی نکرده‌ایم؛ کار زیادی انجام گرفته است. "امام خامنه ای"

تولد

اگر ما برای صدور مفاهیم انقلاب، همین جزوه‌ها و کتابها را منتشر بکنیم، کار کمی نکرده‌ایم؛ کار زیادی انجام گرفته است. "امام خامنه ای"

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تمدن غرب» ثبت شده است

لطفآ کودکان و بیماران قلبی به هیچ عنوان این فیلم را نبینند. صحنه ها کاملآ  واقعی و بسیار آزاردهنده است!!!

مشاهده

دانلود

به گزارش مسیحیت شناسی کشورهای غربی و سایر دولتهای ضداسلامی در سراسر دنیا، همواره دنبال بهانه ای برای تخریب اسلام و مسلمانان در پیش می گیرند. یکی از ایرادهایی که به زعم خودشان بر دین مبین اسلام وارد میکنند حکم ذبح شرعی حیوانات است! گرچه ذبح حیواناتیکه ما انسانها ناگزیر از مصرف گوشت آنها هستیم، دردناک است ولی حیوان خیلی سریع جانش را از دست می دهد و بیشتر از درد ذبح عذاب نمی شود!

در این مستند ! شما را از نزدیک شاهد و ناظر حقایق پشت درهای بسته مرغداری ها، کشتارگاه ها و دامداری های غرب متمدن!!!! و مهربان خواهید بود و شما با حیوانات از دامداری تا یخچال سفر خواهید کد. سفری بسیار وحشتناک. سفری که شاهد زجر و شکنجه ای که انسان مدرن به این حیوانات زبان بسته می دهد تا لایه ای از گوشت همبرگر ما باشد. صحنه هایی از زجر کش کردن حیوانات برای سود بیشتر!!!

شاید بسیاری از شما هم در فیلم های غربی دیده باشید که برخی افراد رژیم غذایی گیاه خواری می گیرند و لب به گوشت نمی زنند. این موضوع البته در ایران به ندرت پیش می آید. یکی از علت های گیاه خواری غربی ها مشاهده همین وضعیت شکنجه و زجری است که در کشتارگاهها و مرغداری ها و مزارع پرورش ماهی و دامداری ها می بینند و نمی خواهند در این جنایت عظیم سهیم باشند. حتماً شما صحنه هایی از مستند های حیات وحش که گرگها یا حیوانات درنده حیوانات دیگر را پاره پاره می کنند دیده اید اما با دیدن این مستند شما هم همنظر خواهید شد که درنده ترین حیوان روی کره خاکی، انسان است آنهم از نوع غربی.


(منبع : مسیحیت شناسی 313havvari.blog.ir)
  • tavalod.blog.ir
  • tavalod.blog.ir
  • tavalod.blog.ir
  • tavalod.blog.ir
بسم الله الرحمن الرحیم


در ابتدا بگم که آیا ...

تا حالا فکر کردی که اصلاً فرهنگ به چه معناست؟ شاید از این واژه خیلی در زندگی روزمره مان استفاده کنیم ولی کمتر پیش میاد که به دنبال این باشیم که معنای فرهنگ چیست؟

مثلاً می گیم که فلانی خیلی آدم با فرهنگی بود، یا مردم فلان شهر چقدر بی‌فرهنگ اند و یا ...

شاید بشه اینطوری فرهنگ را تعریف کرد: یک سری خصلت‌ها و رفتار هایی که در مردم یک جامعه در طول چندین سال یا حتی چندین قرن بوجود می آید و اینگونه رفتار‌ها به گونه‌ای نیست که دفعتاً بوجود بیاد و یا یکدفعه متحول بشه، مثلا یک نفر مسئولیت یک جامعه را به عهده بگیرد و بخواد سریع طی ۳ یا ۴ سال فرهنگ غلط حاکم بر مردم آن جامعه را اصلاح کند، پس تغییر در فرهنگ نیاز به یک بازه زمانی نسبتاً طولانی دارد، حداقل باید برای تغییر یک مسئله فرهنگی روی چند نسل از مردم آن جامعه کار شود تا کم کم آن مسئله اصلاح شود.

حالا فرض کنید با هم وارد یک جامعه کوچک مثل یک شهر شدیم، اولین چیزهایی که میبینیم چی هستند؟!  شاید بگی ساختمان‌ها و بناهای شهر، بله درسته، حتی از قبل اینکه وارد آن شهر بشیم اول از دور ساخت و ساز‌های آن شهر را دیدیم، خب کمی با هم در شهر قدم می زنیم ، مخالف که نیستی؟

اول از کجا شروع کنیم؟

اول بیا تا همین بنا هایی را که درست کرده اند را یک نگاهی بیندازیم، خب خوب نگاه کن به این ساختمان ها، یک سری از ویژگی‌هایشان با هم مشترکه به طوری که مثلاً  اگه همین خانه روبرویی را  از جا بکَنیم و به همین صورت در یک شهر یا روستا در یک کشور دیگه قرار بدیم در آنجا احساس غریبی میکنه، البته منظورم اینه که هیچ شباهتی با ساختمان‌های اطراف خودش نخواهد داشت، مثل اینکه از یک کشور خارجی فردی که اصالتاً اهل همان کشور است با خانواده‌اش بیان خانه شما، خب این خیلی فرق داره با اینکه عمو یا دایی شما با خانواده‌شان بیان خانه شما.

نقاط مشترکی که با فامیل و یا اهالی محل زندگیتان دارید خیلی بیشتر از نقاط مشترکی هست که با اون مهمان خارجی داری!

حالا اگر اسم فرهنگ را روی این نقاط مشترک بذاریم، می گیم که اون نوع معماری مربوط به یک فرهنگ خاصی است و در قسمت دوم هم فرهنگ شما با فامیلتان هم سنخ تر است نسبت به آن مهمان خارجی.

خب بریم توی بازار هم اگه موافقی یک سری بزنیم، اونجا بیشتر مردم با هم تعامل دارند.

خب خوب نگاه کن از کلیات تا جزئیات را با دقت ببین، در سبک معماری این بازار، چگونه ورود و خروج مردم به بازار، نحوه برخورد فروشنده‌ها با مردم، چگونگی عرضه محصولات و ...  نقاط مشترکی هست که به اون هم فرهنگ حاکم بر بازار میگیم، اگه هم چیزی نیاز داری بخر که دست خالی نرفته باشی بیرون.

بریم توی کوچه‌ها و با مردم کمی صحبت کنیم،

سلام آقا حال شما خوبه؟ چندتا سئوال داشتیم ازتون اگه لطف کنید جواب بدید، می خواستم بدونم توی زندگی شما چه چیزهایی براتون خیلی اهمیت داره؟ مهمانی وقتی می روید و یا مهمان براتون میاد انتظار دارید چگونه پذیرایی بشید و پذیرایی کنید؟ دختر و پسر‌ها در محله شما چگونه با هم آشنا می شوند و با هم ازدواج می کنند؟ چگونه عبادت می کنید؟ در خانواده شما رعایت چه چیزهایی خیلی مهمه؟ بیشتر به چه کارهایی مشغول هستید؟ تحصیل علم در ایجا چگونه است؟ و...

سلام  ....

خب جواب‌های ایشون را شنیدی، خب ازشون خداحافظی می کنیم و می رویم از چند نفر دیگر هم این سئوالات را می کنیم ...

حالا بیا پاسخ‌های این چند نفر را با هم جمع بندی کنیم، اون سنت‌ها و باید و نباید و چیزهایی که براشون از اصول زندگی‌شان بود و همه تقریبا به آن اشاره کردن میشه فرهنگ اون ها.

نظرت چیه که یک سری به مراکز تعلیم و تربیتی شهر هم بزنیم.

اینجا یک دانشگاه هست بیا بریم داخل....

خوبه بریم با اساتید ادبیات، تاریخ و ... یک دیداری داشته باشیم...

ازشون از گذشته این جامعه و آثار علمی، ادبی و هنری که در این جامعه بوجود آمده سئوال کنیم و بپرسیم که مردم این شهر به چه خصلتی مشهورند...

بعد از دیدار....

صحبت‌های جالبی داشتند مگه نه؟

در حرف هایی که زدند خصلت‌ها و آداب خاصی از زندگی کردن را اشاره کردند و به هنر هایی و علومی اشاره کردند که سالیان سال است که مردم به آن مشغول هستندو در آن نوآوری دارند و همچنین آثار هنری و ...

به این‌ها هم فرهنگ می گیم.

فکر کنم با این سفر علمی که داشتیم تونسته باشم تا حدودی معنای فرهنگ را برات تبیین کنم.

خب حالا فرهنگ مهاجم چیه؟ و چکاری از دستش بر میاد؟

جلسه بعد بهت می گم که زیاد خسته نشی، فعلاً کمی استراحت کن تا بعد...

محمد علی ابراهیمی۱۳۹۲/۱۱/۲۱-ماهیت فرهنگ تمدن غرب(۱)-سبک چشیدنی-قوام گرفته از بیانات رهبری(۱۳۷۵/۹/۲۰)
 

 

 

 

  • tavalod.blog.ir

بِسْـــــمِ الـلَّــهِ الرَّ‌حْمَـــٰنِ الرَّ‌حِیـــــمِ


استعمارگران از سیصد- چهارصد سال پیش زمینه چنین تمدنی که الآن در غرب ما شاهد آن هستیم را تهیه کردند، اینطور نیست که مدرنیته و تمدن غرب ناگهانی و بر سر اتفاق بوجود آمده باشد، از زمان حضرت ادم تا کنون همیشه دو جریان حق و باطل با هم درگیر بودند و با هم نزاع داشتند این روند هم اکنون نیز ادامه دارد.

اینجا اگر بحث از تمدن غرب و نحوه شکل گیری آن می شود، نمی خواهیم کل علوم تمدن غرب و آنچه در آن هست را رد کنیم، خیر باید بررسی شود آن هم توسط متخصصین آن علوم،البته کسانی که علاوه بر تخصص به آن علم خاص از مقربین درگاه الهی نیز باشند، حالا اینکه آیا اصلاً چنین افرادی قبلاً بوده اند یا نه و یا الآن هستند یا خیر بحث دیگری است.

به هر حال اگر کسی متخصص یک علمی باشد ولی تقوا نداشته باشد و مقرب درگاه الهی نباشد همانی می شود که از قلمش خون می چکد و مار به زمین جاری می کند، منظور اینکه علمی که چنین آدمی نشر دهد و تبیین کند انسان را از خدا دور میکند و جامعه را به فساد می کشاند.
فقط نور حقیقت دارد و هست، ظلمت که وجود ندارد، هرجا که نور نباشد ظلمت است، همانطور که هرجا منبع گرمایی نباشد سرد است. این دستگاه هایی هم که الان هست و خنک کننده محیط هستند در واقع گرما را از محیط می گیرند نه اینکه سرما تولید کنند مانند اینکه شما جلوی نوری که مثلاً به زمین میتابد جسمی قرار دهید خب سایه ایجاد می شود، این سایه که حقیقت ندارد بلکه این نشان از عدم نور است، حال نتیجه اینکه اگر بر قلب کسی انوار الهیه و نور توحید نتابد پس لزوماً قلبش تاریک است و قلب تاریک نیز جولانگاه شیطان و بازوی قوی او یعنی نفس است.
بنابراین از کسی با این ویژگی ها نمی توان انتظار داشت که علوم و قوانینی را بنویسد و شرح کند که انسان را به سمت الله سوق دهد، اگر هم بخواهد نمی تواند.
چگونه می شود من آدرس جایی را به شما بدم که نه تا به حال از کسی شنیده ام و نه باور دارم که اصلاً چنین جایی وجود دارد این عقلاً محال است.

از بحث دور نشویم، مراد اینکه استعمارگران، انسان های راحت طلب و به دور از شریعت الهی از سیصد- چهارصد سال قبل دست به حرکت تازه ای زدند و افکار خود را منظم کردند و در قالب یک بسته تمدنی به عنوان الگو در اختیار جوامع بشریت قراردادند، این حرکت از همان سال ها شروع شد و تا به حال ادامه دارد با این تفاوت که الان در حال چیدن میوه های فاسد آن هستند.
شهری همچون نیویورک از آرزوهای محقق شده تئوریسین های غربی از دوران گذشته است البته وقتی می گوییم مثلاً فلان شهر منظورمان تمام آن ویژگی ها و ابعاد همراه با آن هم هست.

آنها بدون اینکه بترسند و نا امید باشند و ... مدام پیرامون آن هدفی که داشتند نظر می دادند، بحث می کردند، مکتوب می کردند و در سرتاسر دنیا مخصوصا در همان اروپا و آمریکا منتشر می کردند و تبلیغ آن را می کردند، در ابتدا هم بار این حرکت جدید و عظیم را فیلسوف های آنان همچون کانت و ... به دوش کشیدند و عاقبت به آنچیزی که مد نظر داشتند تا حد زیادی نزدیک شدند و شاید هم بتوان گفت رسیدند به آن.
آنها تلاش کردند و نا امید هم نبودند و به آن باطلی که در ذهنشان بود یقین داشتند و آن با روحیه خستگی ناپذیری که داشتند ادامه می دادند با اینکه گاهاً با آنها مخالفت هم می شد و حرف هایشان را قبول نمی کردند ولی آرام آرام آن نظریات وایده ها راه خودشان را پیدا کردند و جامعه آنها را به شکل اساسی چه در ظاهر و چه در باطن دچار تغییرات و تحولات عمیقی کرد.
الآن آن جوامع برای بعضی اگو شده است، بیچاره ها فکر می کنند که نهایت قدرت بشر همین است و این انسانی که قرار بود خلیفه خدا شود منحصر شده در این جسم مادی و فقط باید نیازهای این جسم را برآورده کنند، از حقیقت غافل شدند و هر روز بر اسباب غفلت خویش افزودند.
فکر میکنند نهایت پیشرفت در تکنیک خلاصه می شود، خیر اینگونه نیست پیشرفت ابعاد گوناگونی دارد که شاید یک بعد ضعیف آن در ابزار و مانند آن منتهی میشود.

آنها از صفر شروع کردند و بر مواضع خود ایستادگی کردند و به نتایجی که می خواستند رسیدند، بیایید ما هم از شروع کنیم و از جنجال چند نفر غرب زده خود باخته و گاهاً سرسپرده نوکرهای استعمار هراس و واهمه به دل خود راه ندهیم.
اسلام را به مردم معرفی کنید تا گمان نبرند مردم، که دست اسلام خالی است و کاری به شیوه حکومت و ... ندارد، گمان نبرند که دیانت ما از سیاست ما باید جدا باشد و ...

اسلام در همه ابعاد، قانون و نظر دارد و به همه چیز انسان چه در بعد اجتماعی و چه در بعد شخصی توجه کرده و به دنبال سعادت انسان است،
باید این نظرات دین عزیزمان را به طور کامل به هر سبک و روشی که می توانیم در همه حیطه ها احیا کنیم و نا امیدی و ترس به دل راه ندهیم.
نباید فکر کنیم که اسلام دین ضعیف و یا ناتوانی است و از پس این ادعاهای پوچ بر نمی آید.
باید به کمک اسلام هیبت پوشالی این تمدن دروغین غرب را فرو ریخت و هیبت با عظمت ، با شکوه و نورانی تمدنی الهی که متکی به معنویت و وحی الهی است را در برابر چشمان همه مجسم کرد.
ما می توانیم اگر خود را باور کنیم.

محمد علی ابراهیمی-23 دیماه 1392

قوام گرفته از بیانات امام خمینی
کتاب ولایت فقیه ص 22

  • tavalod.blog.ir