تولد

اگر ما برای صدور مفاهیم انقلاب، همین جزوه‌ها و کتابها را منتشر بکنیم، کار کمی نکرده‌ایم؛ کار زیادی انجام گرفته است. "امام خامنه ای"

تولد

اگر ما برای صدور مفاهیم انقلاب، همین جزوه‌ها و کتابها را منتشر بکنیم، کار کمی نکرده‌ایم؛ کار زیادی انجام گرفته است. "امام خامنه ای"

۸ مطلب در اسفند ۱۳۹۴ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

بصیرت انتخاباتی(94-2)

حمد و ستایش خدایی را که جنود آسمان ها و زمین در اختیار اوست. و لله جنود السماوات و الارض و کان الله عزیزا حکیما (فتح 7)

مدتی است در ادبیات سیاسی کشور استفاده از واژه های میانه رو و تند رو شدت گرفته و جالبتر اینجاست  که این دو واژه را در مقابل هم قرار می دهند و عده ای را منتسب به این واژه ها می کنند و بنا دارند با استفاده از این ادبیات در میان ملت ما چند دستگی ایجاد کنند. لازم میدانم به صورت علمی مغالطه ای که در ارتباط با استفاده از این دو واژه صورت گرفته را به صورت علمی تبیین کنم.

قدم اول:

شباهت ظاهری میان الفاظ تند رو  و میانه رو  بواسطه  داشتن حرف رو در آخر آنها و معنایی که به صورت انتزاعی از  این دو کلمه تند و میانه در ذهن ایجاد می شود باعث می شود که در ابتدا این دو لفظ را در مقابل هم قرار دهیم اما باید متوجه بود که در ایجا مغالطه ای صورت گرفته و این دو واژه هیچ گاه مقابل هم نیستند و در معنی کاملا از هم متفاوت هستند.

قدم دوم:(رجوع به فرهنگ لغت)

تندرو

در لغت نامه دهخدا تندرو به معنای چالاک و سریع معنا می شود، در فرهنگ معین بی باک و بی پروا و در فرهنگ لغت عمید تند رونده معنا شده است، و در فرهنگ واژگان مترادف و متضاد، تالیف فرج الله خدا پرستی در مقابل کند رو قرار گرفته است.

میانه رو

در لغت نامه دهخدا  میانه رو را آن کسی میداند که در هیچ کاری افراط و تفریط نمی کند. (ناظم الاطباء). معتدل می داند ار آن جهت  که نه به افراط گراید و نه به تفریط (معتدل درعقاید و اعمال) و البته در فرهنگ معین و عمید نیز به همین ترتیب معنا شده است. حال به بررسی افراط و تفریط می پردازیم.

افراط

 در فرهنگ دهخدا معانی متعددی برای این واژه معنا شده است از جمله اسراف، گزافه کاری، از اندازه گذشتن و فرقی ازشیعه که بعضی از ائمه ٔ خود را بخداوند تعالی مانند میکنند و آنان را غلو نیز گویند. (از خاندان نوبختی ص 250)  و در مقابل تفریط بیان شده ، در فرهنگ معین و عمید نیز به معنای از حد گذشتن و زیاده روی کردن معنا کرده اند و در فرهنگ واژگان مترادف و متضاد، تالیف فرج الله خدا پرستی به اغراق، زیادهروی، گزافه، مبالغه  و در مقابل تفریط بیان شده است.

 تفریط

در لغت نامه دهخدا تفریط نیز معانی گوناگونی را به خود اختصاص داده از  جمله: کوتاهی و کمی کردن در کاری، کوتاهی و کمی در کار و کمتر از بایست . ضد افراط. (ناظم الاطباء( و اهل تفریط یا مشبهه یا اهل تقصیر ؛ فرقی از شیعه که خداوند را بیک تن از مخلوقان تشبیه میکنند. (شهرستانی ص 65 از خاندان نوبختی 250) ، در فرهنگ فارسی معین و عمید تیز به معنای کوتاهی کردن و ضایع کردن آمده است و در فرهنگ واژگان مترادف و متضاد، تالیف فرج الله خدا پرستی به ۱. اسراف، افراط، تبذیر، زیادهروی، کوتاهی، ولخرجی ≠ افراط،۲. تباهی، تضییع، ضایعسازی،3. کوتاه آمدن، کوتاهی کردن. 4.برباد دادن، تباه کردن، تلف کردن، ضایع ساختن، بیان شده است.

قدم سوم: جمع بندی

همانطور که توجه کردید میانه روی، افراط و تفریط در یک گروه قرار می گیرند و اعتدال یا میانه روی در مقابل افراط و تفریط و با با توجه به کتاب شهرستانی کسانی که دچار افراط و تفریط هستند در واقع کسانی بودند که در اغراق کردن نسبت به ائمه ٔ خود و یا در دیدگاهشان نسبت به خدا دچار انحراف با تفکر اصلی شیعه  هستند.

این گروه از واژگان(افراط، میانه روی و تفریط) هیچ نسبتی با تندرو  یا کندرو بودن ندارد.  میانه روی یعنی تمایل پیدا نکردن به چپ و راست و شعار های ابتدای انقلاب که نه شرقی و نه غربی اوایل انقلاب نیز  بر همین مبنا بود.

میانه روی حرکت در مسیر مستقیم است و اعتدال مسیر حرکت را مشخص می کند و پس از آن است که در قدم بعد کند رفتن و تند رفتن معنا پیدا می کند یعنی پس از قرار گرفتن در مسیر؛ اما مغالطه ای که اینجا اتفاق افتاده این است که تندروی را به معنای  حرکت در  افراط یا انحراف و شدت در آن گرفته اند که نه در فرهنگ های لغت ما و نه در ادبیات مذهبی ما به این معنا به کار برده نشده است.

شاید بتوان در فرهنگ قرآنی تندروی را مترادف با سابقون در نظر گرفت آنجایی که خداوند در سوره واقعه می فرماید:

وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ(10) و در ادامه آنها را توصیف میکند به: أُولئِکَ الْمُقَرَّبُونَ، فی‏ جَنَّاتِ النَّعیمِ، ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلینَ، وَ قَلیلٌ مِنَ الْآخِرینَ، عَلی‏ سُرُرٍ مَوْضُونَةٍ، مُتَّکِئینَ عَلَیْها مُتَقابِلینَ ....( و سبقت گیرندگان در کارهاى نیک که به سوى آمرزش الهى و بهشت برین سبقت خواهند گرفت ، آنان مقرّبان درگاه خدایند ،که در بهشت هاى پرنعمت جاى خواهند داشت ، مقرّبان درگاه خدا گروهى انبوه از امّت هاى پیامبران پیشین اند ، و گروهى اندک از امّت اسلام ، این آخرین امّت ، آنان بر تخت هایى بافته شده قرار دارند ، و رو به روى یکدیگر با کمال اُلفت بر آنها تکیه زده اند ....)

پس تندروی در مسیر مستقیم بسیار پسندیده است.

مقام معظم رهبری امروز (5 اسفند 1394) بر این مسایل تاکید کردند:

رهبر انقلاب، مسئولان و سیاسیون را همچنین به پرهیز از تکرار ادبیات سیاسی دشمن، به‌ویژه استفاده از تعبیر «تندرو» و «میانه‌رو» توصیه کردند و افزودند: از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، بدخواهان این تعبیر را به‌کار بردند و منظور آنها از تندرو کسانی است که نسبت به انقلاب اسلامی و تفکر و اصول امام پایبندتر و مصمم‌تر هستند و مقصود آنها از میانه‌رو کسانی هستند که در مقابل بیگانگان، تسلیم و سازش‌پذیرتر هستند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای گفتند: کسانی که در داخل این تعابیر را به‌کار می‌برند باید معارف اسلامی را به‌دقت مطالعه کنند زیرا در اسلام، چنین تقسیم‌بندی وجود ندارد و میانه و وسط، به معنای «راه مستقیم» است، بنابراین در مقابل راه میانه، تندروی قرار ندارد بلکه منحرفین از صراط مستقیم قرار دارند. ایشان افزودند: در مسیر مستقیم ممکن است عده ای تندتر بروند و عده ای هم کندتر، که این اشکالی ندارد.

رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: در ادبیات سیاسی بیگانه، به داعش نیز تندرو می‌گویند در حالی‌که داعش منحرف از اسلام، قرآن و صراط مستقیم است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در جمع‌بندی این بخش از سخنان خود گفتند: کسانی که در بیرون مرزها تعبیر تندرو را به‌کار می‌برند، مقصودشان جریان وفادار به انقلاب و حزب‌اللهی‌ها است، بنابراین در داخل باید مراقبت شود که با تکرار این تعابیر، هدف دشمن تأمین نشود.

ایشان با اشاره به اعتراف آمریکایی‌ها مبنی بر اینکه در ایران هیچ میانه‌رویی وجود ندارد تأکید کردند: قاطبه‌ی ملت ایران طرفدار انقلاب هستند و بر انقلاب پافشاری می‌کنند، البته ممکن است برخی اوقات اشتباه و لغزش هم باشد اما هیچ‌یک از ملت ایران طرفدار وابستگی به آنها نیست.

محمد علی ابراهیمی 5 اسفند 1394

  • tavalod.blog.ir
  • tavalod.blog.ir
  • tavalod.blog.ir
  • tavalod.blog.ir
  • tavalod.blog.ir
  • tavalod.blog.ir
  • tavalod.blog.ir

بسم الله الرحمن الرحیم

بصیرت انتخاباتی (۹۴-۱)

حمد و ستایش خدایی را که قلوب مردم در ید اوست و شیاطین را از ورود به حیطه عقل و قلب بر حذر داشت و با امید به حضرت الله که وعده نصرت داده است و خداوند از وعده‌ای که می‌دهد تخلف نمی‌کند.(فَلا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ مُخْلِفَ وَعْدِهِ رُسُلَه‏ُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ ذُو انتِقام/پس گمان مبر که خدا وعده‏اى را که به پیامبرانش داده، تخلّف کند چراکه خداوند قادر و انتقام گیرنده است/(۱))

و مردم ما در این ۳۷ سال بارها با پیامبر خاتم (ص) و دیگر پیامبران که همه در پی رستگاری بشریت بودند و در یک مسیر گام می‌پیمودند دست بیعت دادند و انقلاب را در دل بشریت آن‌گونه که باید باشد بیش‌ازپیش به ظهور رساندند. (۲)

و اما بعد

یک عده از دغدغه داران آمده‌اند لیستی مشهور به لیست امید تدوین کرده‌اند و در پایین این لیست از قول مقام معظم رهبری مرقوم داشته‌اند که «اعتدال همان اسلام است» این نحوه بیان یک تک جمله، در راستای اهداف خاص، من را به یاد حرف اساتید دانشگاهمان انداخت که می‌گفتند برخی از یک آیه در قرآن برای اثبات حرف و یا تثبیت هدفشان استفاده می‌کنند درصورتی‌که باید اهداف، بیان و رفتار آن‌ها مبین آن آیه باشد.

از طرف دیگر عین این جمله را بنده در بیانات رهبری نیافتم و تنها جمله‌ای که از ایشان شبیه به این جمله یافتم در بیانات ایشان در تاریخ ۱۶ تیر ۱۳۹۳ بود که فرموده‌اند: «اسلام، مظهر اعتدال است.»

که البته در بعضی پایگاه های خبری در همان موقع هم به غلط اینگونه بیان شد که «ایشان تأکید کردند: اعتدال همان اسلام است؛» از جمله خود سایت khamenei.ir .در قسمت اخبار مختص آن روز که جای تامل دارد.

قدم اول:

الف) اگر از این بیان رهبری که اسلام، مظهر اعتدال است این را برداشت کرده‌اید که اعتدال همان اسلام است صریحاً ازنظر منطقی دچار مغالطه شده‌اید (هم ازنظر لفظی و هم ازنظر معنوی)؛ زیرا رهبری نفرموده‌اند که اسلام همان اعتدال است پس عکس آن صادق است و می‌توان گفت اعتدال مساوی است با اسلام و بعد هم از قول ایشان بنویسید اعتدال همان اسلام است.

الف = ب | نتیجه: ب = الف

مظهر بودن به معنای مساوی بودن نیست چنانچه در لغت‌نامه دهخدا به معنای آشکارشده، در لغت‌نامه معین به معنای محل ظهور و جای آشکار شدن است، پس می‌توان جمله رهبری را این‌گونه نوشت که اسلام، محل ظهور اعتدال است و عکس آن این می‌شود که محل ظهور اعتدال، اسلام است یعنی جایی که اعتدال می‌تواند ظهور کند اسلام است.

ب) اعتدال نیز باید تعریف خاصی داشته باشد زیرا در بیان اعتدال می‌توان دچار مغالطه معنوی شد، چنانچه وقتی یکی از دانشجویان از رهبری در تاریخ ۶ مرداد ۱۳۹۲ معنای اعتدال را پرسیدند ایشان فرمودند: «یکی از دوستان به مسئله‌ی اعتدال اشاره کردند و از من خواستند که «اعتدال» را معنا کنم؛ چون دولت منتخب، شعار اعتدال می‌دهد. به نظرم این تکلیف من نیست که اعتدال را معنا کنم. بالاخره هرکسی یک نیتی، یک فکری پشت سر حرف و شعارش هست. رئیس‌جمهور منتخبِ محترم حتماً این کار را خواهد کرد و اعتدال را معنا خواهد کرد و عرصه برای قضاوت‌ها باز است؛ ما هیچ‌کس را از قضاوت کردن درباره‌ی مطالبی که گفته می‌شود، منع نمی‌کنیم.» پس معنایی که در پس گفتن یک کلمه یا جمله‌ای اراده می‌شود می‌تواند بامعنای مشخصی که در ابتدا با دیدن یا شنیدن آن لفظ در ذهن نقش می‌بندد تفاوت داشته باشد، پس لزوماً باید صبر کرد تا در گفتارهای بعدی و عملکردهای آتی آن شخص معنا واضح‌تر شود.

قدم دوم: تعریف اعتدال در بیانات رهبری

الف) اعتدال چه چیزی نیست؟

* معنای اعتدال این نیست که ما از کارهای احساس وظیفه‌ای که فرد مؤمن، جریان مؤمن، مجموعه‌ی مؤمن انجام می‌دهد، جلوگیری کنیم. (۱۳۹۳/۴/۱۶)

*بعضی‌ها بانام عقلانیت، بانام اعتدال، بانام پرهیز از جنجال و دردسر بین‌المللی، می‌خواهند از مبانی انقلاب و اصول انقلاب کم بگذارند! این نمی‌شود؛ این نمی‌شود. این نشانه‌ی بی‌صبری و نشانه‌ی خسته شدن است. گاهی این خسته شدن را - که خودشان خسته شده‌اند - به مردم نسبت می‌دهند: مردم خسته شده‌اند! نه، نخیر. مردم آن‌وقتی که احساس کنند مسئولین کشور با سربلندی مسلمانی و عبودیت خودشان را اعلام می‌کنند، خوشوقت می‌شوند؛ خوشحال می‌شوند. این مردم، مسلمان‌اند. حرکت مردم هم به خاطر همین بود. این مردم مگر همان مردمی نیستند که انقلاب کردند؟ شعارهای انقلاب چه بود؟ این مردم مگر همان مردمی نیستند که هشت سال این جنگ مظلومانه را اداره کردند؟ همین مردم اداره کردند. مگر مردم دیگری هستند؟ غیرازآن مردمی که توی این کشور این کارهای بزرگ را انجام دادند، کدام مردم این کارها را کردند؟(۱۳۸۷/۶/۱۹)

*

ب) اعتدال چه چیزی هست؟

*شعار دولت، اعتدال است؛ اعتدال، شعار بسیار خوبی است، ما هم تأیید می‌کنیم اعتدال را؛ افراط محکوم است و بد است. سفارشی که من می‌کنیم این است که مراقب باشید جریان‌های مؤمن را با شعار اعتدال کنار نزنند؛ بعضی‌ها این کارها را دارند می‌کنند، من می‌بینم درصحنه‌ی سیاسی کشور؛ با شعار اعتدال، با شعار پرهیز از افراط، سعی می‌کنند جریان مؤمن را که درخطرها آن جریان است که زودتر از همه سینه سپر می‌کند، آن جریان است که دولت‌ها را در مشکلات واقعی به معنای حقیقی کلمه حمایت می‌کند، کنار بزنند؛ مراقب باشید. اسلام، مظهر اعتدال است. این «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم» اعتدال است؛ « قتِلوا الَّذینَ یَلونَکُم مِنَ الکُفّار»اعتدال است؛ امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر اعتدال است - اعتدال این‌ها است دیگر (۱۳۹۳/۴/۱۶)

*تا میگوییم محاسبه و عقلانیت، عده‌ای میگویند مواظب باشید، دست از پا خطا نکنید، عقل را رعایت کنید؛ نبادا یک حرفِ آن‌چنانی بزنید که در دنیا آن‌طوری بشود؛ نبادا یک کارِ آن‌چنانی بکنید که دنیا صف‌آرایی کند. این‌ها عقلانیتِ محافظه‌کارانه است؛ من به این اصلاً اعتقاد ندارم؛ بنابراین اگر بخواهید عدالت را به‌درستی اجرا کنید، احتیاج دارید به محاسبه‌ی عقلانی و به کار گرفتن خرد و علم در بخش‌های مختلف تا بفهمید چه چیزی می‌تواند عدالت را برقرار کند و اعتدالی را که ما بنای زمین و زمان را بر اساس آن اعتدالِ خدادادی میدانیم و مظهرش در زندگی ما عدالت اجتماعی است، تأمین کند.(۱۳۸۴/۶/۸)

*پایه‌ی سوم ایمان عدل است. عدل یعنی هر چیزی در جای خود قرار گرفتن. معنای لغوی عدل هم یعنی میانه. اعتدال هم که می‌گویند، از این واژه است؛ یعنی در جای خود، بدون افراط و بدون تفریط؛ بدون چپ‌روی و بدون راست‌روی. این هم که می‌گویند عدل یعنی قرار دادن هر چیزی در جای خود، به خاطر همین است؛ یعنی وقتی هر چیز در جای خود قرار گرفت، همان تعادلی که در نظام طبیعت بر مبنای عدل و حق آفریده‌شده، به وجود می‌آید. در رفتار انسان، عدل لازم است. برای حکمران، عدل لازم است. در موضع‌گیری، عدل لازم است. در اظهار محبت و نفرت، عدل لازم است. (۱۳۸۳/۸/۲۰)

*آرمان‌های بزرگی که امام (ره) بیان می‌کردند، عبارت بود از: مبارزه با استکبار جهانی، حفظ اعتدال قاطع در خط «نه شرقی و نه غربی»، اصرار فراوان بر استقلال حقیقی و همه‌جانبه‌ی ملت - خودکفایی به معنای کامل - پافشاری فراوان و تمام‌نشدنی بر حفظ اصول دینی و شرع و فقه اسلامی، ایجاد وحدت و همبستگی، توجه به ملت‌های مسلمان و مظلوم دنیا، عزت بخشیدن به اسلام و ملت‌های اسلامی و مرعوب نشدن در مقابل قدرت‌های جهانی، ایجاد قسط و عدل در جامعه‌ی اسلامی، حمایت بی‌دریغ و همیشگی از مستضعفان و محرومان و قشرهای پایین جامعه و لزوم پرداختن به آن‌ها. همه‌ی ما شاهد بودیم که امام در این خطوط، مصرانه و بدون تعلل، حرکتش را ادامه داد. ما باید راه و اعمال صالح و حرکت مداوم او را دنبال کنیم. (۱۳۶۸/۳/۱۶)

قدم سوم: چند سؤال

*اگر منبع عبارتی که از رهبری در تبلیغات خودشان ذکر کرده‌اند پیدا نشود، این استفاده از نام رهبری می‌تواند مصداق کذب به ایشان و جرم باشد؟

* آیا کشاورزان، کارگران و شاغلان مشاغل آزاد و... باید همچنان در آرامش، امید به رونق اقتصادی داشته باشند؟

*مشکلات کشور که قرار بود در ۱۰۰ روز اول این دولت حل بشود و وعده‌های زیادی پیرامون آن داده می‌شد ازجمله برای بیکاری و وضع معیشت مرتفع‌تر شد؟

گزارش‌های صدروزه چه شد؟

*تا کی باید به این دولت و سیاست‌های داخلی و خارجی آن امید داشت؟

-------------------

۱-ابراهیم ۴۷

۲- با توجه به بیانات رهبری ۱۳۹۴/۱۰/۱۹

  • tavalod.blog.ir