تولد

اگر ما برای صدور مفاهیم انقلاب، همین جزوه‌ها و کتابها را منتشر بکنیم، کار کمی نکرده‌ایم؛ کار زیادی انجام گرفته است. "امام خامنه ای"

تولد

اگر ما برای صدور مفاهیم انقلاب، همین جزوه‌ها و کتابها را منتشر بکنیم، کار کمی نکرده‌ایم؛ کار زیادی انجام گرفته است. "امام خامنه ای"

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حکومت اسلامی» ثبت شده است

...

  • tavalod.blog.ir

بِسْـــــمِ الـلَّــهِ الرَّ‌حْمَـــٰنِ الرَّ‌حِیـــــمِ

این را که دیانت باید از سیاست جدا باشد و علمای اسلام در امور اجتماعی و سیاسی دخالت نکنند، استعمارگران گفته و شایع کرده اند، حالا چرا این حرف را می زنند این مهم است، علت های مختلفی ممکن است داشته باشد که در اینجا به برخی از آنها به اختصار اشاره می کنیم.

این شعار که مطرح میشود همراه با ادعایی نیز هست و آن ادعا این است که اعمال سیاست از دین برنمی تابد یا به صورت واضح تر اینکه در اسلام راه و روش اداره و تنظیم جامعه وجود ندارد و یا اگر دارد ضعیف است و ما نظرات و قوانینی داریم که به کمک آنها بهتر می توانیم جامعه را اداره کنیم، و اسلام این توانایی را ندارد.

سئوال ما این است که آیا در زمان پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) دیانت از سیاست جدا بوده، مگر در آن دوره عده ای عده ای به سیاست مشغول بودن و عده ای به سیاست، آیا در آن دوره عده ای فقط به تبلیغ دین می پرداختند و عده ای به حکومت داری و...، خیر چنین چیزی ما در آن دوران مشاهده نمی کنیم، از آن ابتدایی که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) مبعوث شد در همه ابعاد اعم از پرورش روحانی افراد، پرورش جامعه،  ایجاد حکومت اسلامی و ... تلاش کرد و سعی کرد جامعه را به سمت آن هدفی که تمای انبیاء گذشته انتظار آن را می کشیدند و برای ایجاد آن تلاش می کردند سوق دهد.

بنابرین اینطور نبود که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) در گوشه مسجد بنشیند و فقط یک عبادتی بکند و یک منبر اخلاق و یا احکام برود و بعدش به امور شخصی خودش بپردازد، خیر، ایشان با تمام وجود برای ایجاد یک تمدن الهی که انسان و جامعه انسانی را به سمت الله پیش ببرد تلاش می کردند، واین تدابیری که ایشان در این راستا می اندیشیدند، اعم از حکم های حکومتی که میدادند و ... همه همان سیاستی است که در دین ما وجود دارد و بلکه در تمامی ادیان الهی وجود داشته است.

 ادامه دارد...


محمد علی ابراهیمی

24دیماه1392


قوام گرفته از بیانات امام خمینی

  • tavalod.blog.ir

بِسْـــــمِ الـلَّــهِ الرَّ‌حْمَـــٰنِ الرَّ‌حِیـــــمِ


استعمارگران از سیصد- چهارصد سال پیش زمینه چنین تمدنی که الآن در غرب ما شاهد آن هستیم را تهیه کردند، اینطور نیست که مدرنیته و تمدن غرب ناگهانی و بر سر اتفاق بوجود آمده باشد، از زمان حضرت ادم تا کنون همیشه دو جریان حق و باطل با هم درگیر بودند و با هم نزاع داشتند این روند هم اکنون نیز ادامه دارد.

اینجا اگر بحث از تمدن غرب و نحوه شکل گیری آن می شود، نمی خواهیم کل علوم تمدن غرب و آنچه در آن هست را رد کنیم، خیر باید بررسی شود آن هم توسط متخصصین آن علوم،البته کسانی که علاوه بر تخصص به آن علم خاص از مقربین درگاه الهی نیز باشند، حالا اینکه آیا اصلاً چنین افرادی قبلاً بوده اند یا نه و یا الآن هستند یا خیر بحث دیگری است.

به هر حال اگر کسی متخصص یک علمی باشد ولی تقوا نداشته باشد و مقرب درگاه الهی نباشد همانی می شود که از قلمش خون می چکد و مار به زمین جاری می کند، منظور اینکه علمی که چنین آدمی نشر دهد و تبیین کند انسان را از خدا دور میکند و جامعه را به فساد می کشاند.
فقط نور حقیقت دارد و هست، ظلمت که وجود ندارد، هرجا که نور نباشد ظلمت است، همانطور که هرجا منبع گرمایی نباشد سرد است. این دستگاه هایی هم که الان هست و خنک کننده محیط هستند در واقع گرما را از محیط می گیرند نه اینکه سرما تولید کنند مانند اینکه شما جلوی نوری که مثلاً به زمین میتابد جسمی قرار دهید خب سایه ایجاد می شود، این سایه که حقیقت ندارد بلکه این نشان از عدم نور است، حال نتیجه اینکه اگر بر قلب کسی انوار الهیه و نور توحید نتابد پس لزوماً قلبش تاریک است و قلب تاریک نیز جولانگاه شیطان و بازوی قوی او یعنی نفس است.
بنابراین از کسی با این ویژگی ها نمی توان انتظار داشت که علوم و قوانینی را بنویسد و شرح کند که انسان را به سمت الله سوق دهد، اگر هم بخواهد نمی تواند.
چگونه می شود من آدرس جایی را به شما بدم که نه تا به حال از کسی شنیده ام و نه باور دارم که اصلاً چنین جایی وجود دارد این عقلاً محال است.

از بحث دور نشویم، مراد اینکه استعمارگران، انسان های راحت طلب و به دور از شریعت الهی از سیصد- چهارصد سال قبل دست به حرکت تازه ای زدند و افکار خود را منظم کردند و در قالب یک بسته تمدنی به عنوان الگو در اختیار جوامع بشریت قراردادند، این حرکت از همان سال ها شروع شد و تا به حال ادامه دارد با این تفاوت که الان در حال چیدن میوه های فاسد آن هستند.
شهری همچون نیویورک از آرزوهای محقق شده تئوریسین های غربی از دوران گذشته است البته وقتی می گوییم مثلاً فلان شهر منظورمان تمام آن ویژگی ها و ابعاد همراه با آن هم هست.

آنها بدون اینکه بترسند و نا امید باشند و ... مدام پیرامون آن هدفی که داشتند نظر می دادند، بحث می کردند، مکتوب می کردند و در سرتاسر دنیا مخصوصا در همان اروپا و آمریکا منتشر می کردند و تبلیغ آن را می کردند، در ابتدا هم بار این حرکت جدید و عظیم را فیلسوف های آنان همچون کانت و ... به دوش کشیدند و عاقبت به آنچیزی که مد نظر داشتند تا حد زیادی نزدیک شدند و شاید هم بتوان گفت رسیدند به آن.
آنها تلاش کردند و نا امید هم نبودند و به آن باطلی که در ذهنشان بود یقین داشتند و آن با روحیه خستگی ناپذیری که داشتند ادامه می دادند با اینکه گاهاً با آنها مخالفت هم می شد و حرف هایشان را قبول نمی کردند ولی آرام آرام آن نظریات وایده ها راه خودشان را پیدا کردند و جامعه آنها را به شکل اساسی چه در ظاهر و چه در باطن دچار تغییرات و تحولات عمیقی کرد.
الآن آن جوامع برای بعضی اگو شده است، بیچاره ها فکر می کنند که نهایت قدرت بشر همین است و این انسانی که قرار بود خلیفه خدا شود منحصر شده در این جسم مادی و فقط باید نیازهای این جسم را برآورده کنند، از حقیقت غافل شدند و هر روز بر اسباب غفلت خویش افزودند.
فکر میکنند نهایت پیشرفت در تکنیک خلاصه می شود، خیر اینگونه نیست پیشرفت ابعاد گوناگونی دارد که شاید یک بعد ضعیف آن در ابزار و مانند آن منتهی میشود.

آنها از صفر شروع کردند و بر مواضع خود ایستادگی کردند و به نتایجی که می خواستند رسیدند، بیایید ما هم از شروع کنیم و از جنجال چند نفر غرب زده خود باخته و گاهاً سرسپرده نوکرهای استعمار هراس و واهمه به دل خود راه ندهیم.
اسلام را به مردم معرفی کنید تا گمان نبرند مردم، که دست اسلام خالی است و کاری به شیوه حکومت و ... ندارد، گمان نبرند که دیانت ما از سیاست ما باید جدا باشد و ...

اسلام در همه ابعاد، قانون و نظر دارد و به همه چیز انسان چه در بعد اجتماعی و چه در بعد شخصی توجه کرده و به دنبال سعادت انسان است،
باید این نظرات دین عزیزمان را به طور کامل به هر سبک و روشی که می توانیم در همه حیطه ها احیا کنیم و نا امیدی و ترس به دل راه ندهیم.
نباید فکر کنیم که اسلام دین ضعیف و یا ناتوانی است و از پس این ادعاهای پوچ بر نمی آید.
باید به کمک اسلام هیبت پوشالی این تمدن دروغین غرب را فرو ریخت و هیبت با عظمت ، با شکوه و نورانی تمدنی الهی که متکی به معنویت و وحی الهی است را در برابر چشمان همه مجسم کرد.
ما می توانیم اگر خود را باور کنیم.

محمد علی ابراهیمی-23 دیماه 1392

قوام گرفته از بیانات امام خمینی
کتاب ولایت فقیه ص 22

  • tavalod.blog.ir

بِسْـــــمِ الـلَّــهِ الرَّ‌حْمَـــٰنِ الرَّ‌حِیـــــمِ

    درست توجه کنید، همانطور که بر ضد ما اسلام را بد معرفی کردند، ما باید اسلام را آنگونه که هست معرفی کنیم نه آنگونه که کسی برای خودش آن را شناخته و فقط بویی برده، ممکن است آن بویی که او استشمام کرده اصلاً از طرف اسلام نیامده باشد، شاید شیطان در مشام او این بو را افکنده، اسلام را باید چشید و از آنان که چشیده اند اسلام را جویا شد، از آنچه به حق نوشته اند که در زمان حکومت پیامبر صلوات الله علیه و آله چگونه ایشان در باب تشکیل حکومت اسلامی و یک پارچگی آن تلاش می کرد، از اینکه قوانین را فقط وضع نمی کردند بلکه مجری قانون هم بودند، بله رسول خدا صلوات الله علیه و آله مجری قانون هم بودند اینطور نبود که بیایند و فقط قوانین الهی را بیان کنند، ابتدا خودشان عمل می کردند و به دیگران نیز می گفتند هم در زمینه شخصی و هم در زمینه اجتماعی.

بعد از ایشان نیز می بایست این رسالت را به کس دیگری میسپردند که سپردند و اگر این کار را نمی کردند رسالت خویش را ناتمام می گذاشتند« فما بلغت رساله».این عمل عقلاً لازم بوده، ادامه چنان حکومتی به آن نیاز داشته است، این طور نبوده که هر کسی بتواند از عهده آن برآید،فردی همچون پیامبر صلوات الله علیه و آله را در راس خود محتاج بوده و غیر از همچون کسی باعث لطمه به حکومت می شده.

بگوبید که ما به ولایت معتقدیم، به اینکه رسول خدا صلوات الله علیه و آله تعیین خلیفه کرده و خدا او را ملزم کرده که خلیفه تعیین کند و ولی امر مسلمین را تعیین کند و به مردم بشناساند.
ولایت را آنگونه که هست باید معرفی کنیم نه صرفآ آنگونه که بعضی رجال به ما می شناسانند، خیر باید رفت و سرچشمه را پیدا کرد و از آنان که به سرچشمه رفت و آمد دارند کمک خواست که دست ما را نیز بگیرند و راه و چاه را به ما بیاموزند.
باید به تشکیل حکومت اسلامی به معنای حقیقی خودش معتقد باشیم و به دیگران نیز نیز نوید آن را بدهیم و برای تحقق آن گام برداریم.

مبارزه در راه تشکیل حکومت اسلامی لازمه اعتقاد به ولایت است لزوما این مبارزه ، نظامی نیست بلکه گاهی علمی،‌ گاهی فرهنگی و ... است باید بدانیم که در عصر کنونی چگونه باید مبارزه کرد، پس باید دست به دامن کسی شویم که عهده دار هدایت ما در زمان ماست، باید به ولایت فقیه تمسک بجوییم، اگر امروز ولایت (امام خامنه ای) به ما امر به جهاد علمی، فرهنگی و ... میکند باید در حد توان و تخصصی که داریم در این راه قدم برداریم، اگر فردا امر به جهاد دیگری کردند خب در آن جهادی که فردا می گویند گام بر میداریم خواه نظامی باشد و یا چیز دیگر، اگر غیر آن عمل کنیم به بیراهه می رویم و سر در گم میشویم و از چاله به چاه سیر می کنیم.
مبارزه در راه تشکیل حکومت اسلامی لازمه اعتقاد به ولایت است، مگر می شود کسی بگوید که من ولایت را قبول دارم ولی از آن پیروی نمی کنم، از اولین تا آخرین پیامبر و همچنین ائمه علیه السلام در طول دوران زندگیشان همیشه این هدف را دنبال می کردند، مگر می توان گفت که اکنون امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و یا نایب بر حق ایشان این هدف را دنبال نمی کنند، رهبری بارها مخصوصاً در این ده ساله اخیر مدام این هدف را بیان کرده اند و در راستای آن مردم و مسئولین را راهنمایی کرده اند.
سعی کنیم قوانین اسلام و آثار اجتماعی و فواید آن را بنویسیم و نشر دهیم، بگوییم که اسلام در همه زمینه ها قانون دارد، حکم دارد دستور العمل مربوط به آن را دارد و این ما هستیم که بعضاً کوتاهی می کنیم و از اسلام کم می گوییم و یا آن را به خاطر ضعف خودمان، ضعیف جلوه می دهیم، بله هر چه ما صفحه دل را با عبد بودن شستشو دهیم نور بیشتری از سمت حق را می توانیم در جامعه منعکس کنیم.

عبد بودن هم به این نیست که فقط نماز بخوانیم و روزه بگیریم و دعایی بخوانیم بلکه عبد باشیم در همه زمینه ها، همانگونه که پیامبر صلوات الله علیه و آل و ائمه ما علیه السلام عبد بودند، آنگونه که شرایط اقتضا می کرد به هرگونه که میتوانستند در راستای اهداف خود مبارزه می کردند.
ما وظیفه داریم آن حکومتی را که انبیا و اولیا انتظار آن را می کشیدند تاسیس کنیم و جمهوری اسلامی مقدمه ای برای حکومت اسلامی خواهد بود انشاءالله.

اعتماد به نفس داشته باشید و بدانید که از عهده این کار بر می آیید.

محمد علی ابراهیمی
1392.10.22

قوام گرفته از بیانات امام خمینی
کتاب ولایت فقیه ص 21






  • tavalod.blog.ir

بِسْـــــمِ الـلَّــهِ الرَّ‌حْمَـــٰنِ الرَّ‌حِیـــــمِ

نباید نشست و دست روی دست گذاشت، عمرمان در حال گذر است و وقت تنگ، پس برخیز ای عزیز و بازگو درد هجران را، هجران از آنچه که پیامبران و ائمه برای آن تلاش کردند و آن عبد کردن انسان و جامعه های انسانی است، تشکیل حکومت واحده اسلامی و ساختن آن جامعه از انسانیت که حتی نفس کشیدن در آن انسان را به خدا نزدیک میکند، آری می توان بر روی زمین بهشتی زندگی کرد.

وظیفه ماست که این مطالب را به دیگران نیز تذکر بدهیم، به آنها امید بدهیم و از آن مدینه های فاضله برایشان بگوییم. ما میتوانیم...

برایشان از طرز حکومت اسلامی و زمامداری اسلام در زمان پیامبر خاتم (صلوات الله علیه و آله) و امام علی (علیه السلام) بگوییم، بگوییم که قبل از اسلام با آن که وضعیت اجتماعی در آنجا خوب نبود اسلام توانست چنان حکومتی را به راه بیندازد و اکنون نیز میتوان حتی حکومتی بهتر ازآن را بر پا کرد، حکومتی که تمامی انسان ها  در حیرت بمانند و طاقت جدایی و دوری از آن حکومت را نداشته باشد پس خود را در دایره حکومت قرار میدهند و به درخواست فطرت خود پاسخ مثبت می دهند، مگر دست ما را طاقت جدایی از بدنمان هست و یا مگر می شود تو به دست خود فرمانی دهی و او سالم باشد و انجام ندهد، شاید در آن زمان هم اینگونه افراد مطیع شوند، که البته هم اکنون این اتفاق افتاده است ولی ممکن است شدت آن کم تر باشد.

به همه بگو که مرکز فرماندهی و محل قضاوت حکومت امام علی(علیه السلام)  در گوشه مسجد قرار داشت نه در کاخ های مجلل و دامنه حکومتش تا انتهای مصر و حجاز و یمن گسترش داشت و بعد از او حکومت سلطنتی شد و بدتر از سلطنت.

باید به مردم اینها را بگویی و آن ها را رشد فکری و سیاسی بدهی.

باید بگویی که چطور حکومتی را می خواهی ؟

باید بگویی که چگونه مسئولینی می خواهی و در حکومت اسلامی باید مسئولین چگونه باشند؟

باید بگویی که رفتار و سیاست مسئولین در حکومت اسلامی باید به چه صورت باشد؟

آری زمام دار حکومت اسلامی به گونه ای است که با برادرش عقیل به گونه ای رفتار می کند که دیگر هیچ گاه درخواست تبعیض اقتصادی و اضافه کمک از بیت المال نکند، دخترش را که از بیت المال عاریه مضمونه گرفته بازخواست میکند، سلیمان نیز در هدهد را که از  مسئولین حکومت او بود به خاطر دیرکردنش باز خواست می کند و می فرماید :«مرا چه شده است که هدهد را نمى‌بینم؟ یا شاید از غایبان است؟  قطعاً او را به عذابى سخت عذاب مى‌کنم یا سرش را مى‌برم مگر آنکه دلیلى روشن براى من بیاورد.»

آری حکومت اسلامی چنین حکومتی است.

باید برای مردم اینها را شرح داد، اینکه اکنون شاید ما با چنین حکومتی فاصله داریم  به خاطر این است شاید که هنوز خود را باور نداریم، باور نداریم که قوانین اسلام جامع و کامل است و میتواند ما را به سر منزل مقصود برساند، دین را گاهی فقط در احکام طهارت خلاصه می کنیم، خیر دین ما در همه زمینه ها از قبل تولد تا پس از مرگ برای ما دستور العمل دارد و شیوه صحیح زیستن را به ما آموزش می دهد هم در زمینه فردی و هم در زمینه  اجتماعی، پس باید تلاش کنیم این قوانین را بشناسیم و به همه و یا بخشی از جوانب آن در صورت امکان مسلط شویم و به دیگران نیز بشناسانیم، آری ما توانایی این را داریم که در تمام ابعاد حکومتی قوانینی را از دل اسلام استخراج و استنباط کنیم که ما را در بر پایی آن حکومت زیبا و مستحکم الهی یاری دهد.

ما میتوانیم.


محمد علی ابراهیمی

13921021

قوام دهنده: بیانات امام خمینی

  • tavalod.blog.ir