مسجد قلب جامعه.(مسجد: مرکز شهر)

شرح موضوع:
همانطور که در بدن یک انسان هیچ خونی نیست مگر اینکه از سمت قلب نیرویی تازه می گیرد و با قدرتی بیشتر و پاکیزگی بیشتر دوباره در جامعه بدن انسان به گردش می آید، مسجد نیز می تواند همچون قلبی که در بدن انسان است در پیکر جامعه انسانی چنین نقشی را ایفا کند و اینگونه محور اکثر و یا حتی تمام فعالیت های شهروندان یک جامعه شود.

تعریف مسئله
هدایت شهروندان به سمت مساجد باید به گونه ای باشد که آن مسجد توانایی رفع مشکلات و گرفتاری هایی روحی و بعضاً مادی آن شهروند را داشته باشد و شخص در خود نیاز رفتن به مسجد را درک کند همان طور که وقتی شخص تشنه می شود جویای آب می شود تا تشنگی خود را رفع کند.
مثلاً اگر توجه کرده باشید بازار ها و  یا فروشگاه هایی که نیازهای بیشتری از مردم جامعه را تامین می کنند شلوغ تر هستند و از همه قشری از جامعه هم در آن بازارها رفت و آمد می کنند. خب این بدلیل این است که اکثر نیاز های آنها در آن بازار ها پاسخ گفته می شود. و البته یک سری ارتباط هایی نیز بین بازار و مسجد هست و همانطور که ملاحظه هم می شود در گذشته نیز بازار ها در کنار مساجد بود( غافل نشدن از خدا در عین برطرف کردن حاجات مادی).
چند ایده برای بازگشت مساجد به جایگاه حقیقی خودش:
1-    شناسایی نخبگان معنوی و علمی یک محله یا شهر و دعوت از آنها برای برگزاری جلسات معرفت دهی به عموم هم به صورت سلسله بحث و هم به صورت خصوصی
2-    برگزاری جلسات عمومی و خصوصی توسط مسئولین در ساعاتی از شبانه روز برای مردم و حل مشکلات آنها
3-    شناسایی  افرادی که برای ازدواج نیاز به کمک هزینه دارند و ایجاد صندوق مستقلی برای کمک به جوانان جهت ازدواج با کمک های مردمی حتی بواسطه وام و ...
4-    به گونه ای برنامه ریزی کرد که مردم مجبور شوند برای حل برخی از مسائل روزمره خود به مسجد مراجعه کنند و در همین راستا می توان به ایجاد دفاتری در مسجد که خدمات سازمان های مختلف را انجام می دهند اقدام کرد (مثلاً شهرداری، اداره آب و... هر کدام در مساجد جامع شهر نمایندگی داشته باشند به گونه ای  که فرد به جای مراجعه به آن اداره خاص یا سازمان در مسجد بتواند بدون تشریفات اداره ای امورات خود را رفع کند و در یک روز خاص مردم با رئیس همان سازمان یا اداره در همان مسجد دیدار داشته باشند و آن مسئول هم از برنامه های خودش بگوید و هم ایده های مردم و انتقادات آنها را بشنود و یا به صورت مکتوب در یافت کند البته در یک فضای غیر اداری و دوستانه)
استفاده از اساتید دانشگاهی و حوزوی و همچنین دانشجویان و طلبه ها برای رفع نیاز های علمی و معنوی افراد(حضور دانشگاهیان در مساجد زیاد شود)
ایجاد بحث و مناظرات بین سطوح فکری و نخبه جامعه موافق و مخالف در مساجد.
جلساتی در مساجد برگزار شود بدون ایجاد حساسیت های معنوی البته در سطوح عام و تخصصی که هر کس بتواند براحتی اعتقادات خودش را عرضه کند و جواب بگیرد و بحث ها به صورت آزاد اندیشی برگزار شود.
بحث های تخصصی از سطح جامعه به داخل مساجد کشیده شود.(چرا فقط در سالن های خاص و تالار ها و ... باشد!)
"اگر می توانستیم مسجدی به بزرگی و یا بزرگتر از میدان امام اصفهان( نقش جهان) بسازیم که  به جای هر کدام از این مغازه ها نمایندگی یکی از نخبگان فکری و علمی و معنوی و همچنین نمایندگی ادارات و سازمان های مختلف بود و مردم می توانستند علاوه بر گرفتن مشورت در زمینه زندگی خود امورات روزمره خود را رفع می کردند و در وسط میدان محلی برای ارائه بحث ها و جلسات عمومی بود مانند یک صحن بزرگ که فرش شده است (بدون دیوار کشی) که البته همان محل نماز و ... هم هست و بعد بیرون میدان فروشگاه هایی بود که تمام نیاز های مادی  افراد را تامین می کرد، می توانستیم امید وار باشیم که مسجدی داریم که محور فعالیت های مختلف و تعاملات اجتماعی شهروندان است زیرا ایده هایی که بنده مطرح کردم نیاز مند مکانی خاص نیز هست ولی می توان در سطوح پایین تر از آن نیز کار را در مساجد جامع شهر که بیشتر فضاهای آن بلااستفاده مانده متاسفانه شروع کرد.|مطالب در اینجا به اختصار گفته شده و نیاز مند تبیین و توضیح بیشتر است که در اینجا نمی گنجد|."


هدف اصلی
به کمال انسانی رسیدن شهروندان و رشد و نمو پیدا کردن یک فرد در تمامی ابعاد وجودی اش و دارای یک سبک زندگی سالم شدن و پیدا کردن یک رابطه خاص با پروردگار خویش.

هدف جانبی
ایجاد تعاملات سازنده بین افراد در جامعه، متعالی شدن خانواده ها، محله ها شهر ها و در نهایت جامعه کل بشری بر اساس دستورات الهی که همگام با فطرت افراد است

ضرورت انجام
بدون داشتن یک مرکز قوی که بتواند در همه ابعاد شخص را پرورش دهد و زندگی او را سامان بخشد نمی توانیم جامعه ای داشته باشیم که کمتر یا بدون عیب و نقص باشد. بنابراین همیشه دغدغه هایی در این باب خواهیم داشت که ناشی از یکرنگ نبودن جامعه خواهد بود. سیر یک جامعه به سمت خدا خود به خود جامعه را به سمت یک رنگی پیش خواهد برد و آنگاه جامعه به گونه ای می شود که دیگر در آن کمتر کسی پیدا می شود که خلاف اصول انسانی عمل کند.

موارد کاربرد:
در تمامی سطوع و بین تمام افراد یک جامعه از قبل از تولد یک نوزاد تا هنگام مرگ یک فرد

جنبه های جدید بودن:
نگاهی نو به مسجد و توجه به قابلیت های مسجد فراتر از برگزاری نماز جماعت.

مزایا:
1-    درگیر کردن تمامی افراد صاحب نظر و فعالین اجتماعی در حوزه تفکر و پیشبرد جامعه
2-    آشنا شدن افراد با تفکر یکدیگر، پیدا کردن نقاط مشترک و برطرف کردن نقاط مخالف هم در راستای یک  هدف متعالی تر
3-    فهمیدن این نکته که همه ما در فطریات مشترک هستیم و داشتن توانایی های بالایی که وقتی در کنار هم قرار بگیریم آشکار می شود مانند پیروزی در انقلاب 57 و یا 8 سال دفاع مقدس.
4-    آشنایی افراد با فعالین فکری، هنری، اجتماعی محله و جامعه خود و مدد جویی از آنان در هنگام نیاز
5-    آشنا شدن افراد با یکدیگر و ایجاد دوستی های جدید
6-    آشنا شدن با آسیب های اجتماعی و فکری جامعه
7-    ....

پیشینه ایده
از ابتدای ادیان توحیدی عبادتگاه ها مرکزی بود که پیامبران از آنجا مردم را فرامی خواندند و تدارکی را می دیدند که حتی قضاوت و تقسیم بیت المال و... از این مکان صورت بپذیرد ولی متاسفانه بر اثر گذشت زمان عبادتگاه ها و از جمله مساجد در اسلام فقط صرف عبادت مورد استفاده قرار می گیرند که البته شاید عبادت را فقط در یک یا چند فریضه خاص می بینیم مثل نماز و...
موانع:
دیدگاه های خشک مذهبی در ارتباط با اینکه مسجد فقط برای نماز است و لاغیر
مخالفت های کسانی که بعضاً جزء هیئت امنا هستند و مسجد را جزئی از املاک شخصی خود فرض کرده اند.
تبلیغات بیگانگان نسبت به مساجد و... از داخل و خارج.
همکاری نکردن برخی اساتید و ائمه جماعت
نبودن یکپارچگی بین گردانندگان مسجد.
همکاری نکردن خادم مسجد با برنامه ها.
حمایت نکردن معنوی و مادی برخی مسئولین
و....
روش های پیشنهادی:
1-    مشخص کردن یک یا چند مسجد در یک شهر به عنوان مسجر یا مساجد جامع شهر و شروع کار از اینگونه مساجد.
2-    واحد کردن مدیریت مسجد و یا مساجد( به گونه ای که مدیریت مساجد حالت شورایی داشته باشد و یک نفر که از نظر معنوی در باطن قوی تر است و معرفت بیشتری دارد به عنوان مدیر کل امورات مسجد باشد که البته لزوما نیاز نیست معمم باشد و یا از حوزه باشد ملاک فقط باید تقوا باشد و داشتن معرفت بالا نسبت به خدا و مردم و جامعه.
3-    استفاده از افراد خبره اجتماعی و مومن و باتقوا در شورای مدیریت مسجد که حتماً جوانان نخبه علمی و معنوی و متفکر آن محله یا شهر باید در آن شورا باشند.
4-    خادم یا خادمین مسجد باید از متقی ترین و با معرفت ترین افراد باشند و نحوه برخورد صحیح با هر قشری از مردم در هر سنی را فراگرفته باشند به گونه ای که با بهترین نحو با افراد برخورد کنند.
5-    گرداننده مسجد باید همه افراد باشند و به نحوی در امورات مسجد دخیل شوند و در برنامه ها کمک حال برنامه ریزی های مسجد باشند.
6-    در ابتدا گام ها را باید آرام برداشت و باید از جهش های سریع و حرکت هایی که بازدهی کم دارند پرهیز کرد.
7-    هیچ کاری نباید بدون برنامه ریزی و بدون نقشه و مسیر حرکت انجام بشود.
8-    باز بودن مسجد در تمام ساعات شبانه روز.
9-    تکیه کردن به بیانات امام خمینی و رهبری در بحث های معرفتی
10-    تبیین تمدن اسلامی
11-    تبیین تمدن غرب و شناساندن آن به مردم
12-    دوری از نگاه های ابتدایی و سطحی به امور جامعه و پیدا کردن ریشه ها و...
13-    تبیین نفاق در جامعه
14-    و....