تولد

اگر ما برای صدور مفاهیم انقلاب، همین جزوه‌ها و کتابها را منتشر بکنیم، کار کمی نکرده‌ایم؛ کار زیادی انجام گرفته است. "امام خامنه ای"

تولد

اگر ما برای صدور مفاهیم انقلاب، همین جزوه‌ها و کتابها را منتشر بکنیم، کار کمی نکرده‌ایم؛ کار زیادی انجام گرفته است. "امام خامنه ای"

شریعت شناسی2

tavalod.blog.ir | دوشنبه, ۷ مهر ۱۳۹۳، ۱۱:۲۳ ب.ظ | ۲ نظر

 اینکه تمدن چیه؟
کارایی اون چیه؟
 و شریعت با تمدن و نظام زندگی چه ارتباطی داره؟
 منظور از شریعت را گفتیم احکام و اخلاق و عقاید انسان را در بر می گیرد و اگر مطابق با آنچه خدا فرموده باشد شریعت الهی و اگر غیر آن باشد شریعت غیر الهی است...
 تمدن هم ظهور همان شریعت است در زندگی انسان.
و اساس تمدن و فرهنگ و پایه اصلی آن را همین تشریعیات شکل می دهند
 شریعت الهی تمدن الهی را بوجود می آورد و تمدن الهی انسان های الهی
وکه البته این رابطه ها رفت و برگشتی هستند.
 یعنی ایجاد یک تمدن الهی نیازمند تلاش یک سری انسان های الهی نیز هست.
 ولی وقتی آن تمدن ایجاد شد خود مانند یک مسیر رشد و تعالی رسیدن انسان ها به کمال را آسان تر می کند و مسیر را برای رشد آنها هموار تر می کند.
 تمدن ابزاری است که انسان را مطابق با یک سری تشریعات خاص در همه ابعاد در بر می گیرد.
جامعه مثل بدن یک انسانه
یک مجموعه از اعضا و جوارح گوناگون.
 تمام اعضای بدن انسان هدفمند در یک راستا و با یک هدف کار می کنند
 و یک فکر و یک اراده بر تمام آن حاکم است
 مثلاً نمی شود که یک قسمت بدن شما به سمتی حرکت کند و قسمت دیگری از آن به سمت دیگر و یا مثلاً یکی از اعضای بدن شما خود ب خود تصمیم بگیرد که امروز من وظیفه ام را انجام نمیدهم...
خب اگر اینگونه بشود تمام اعضا و جوارح انسان از هم می پاشد و فکر، عقل
هر چند قوی باشند نمی توانند آن بدن را که فرمانبردار نیست و اعضای آن هر کدام به سمتی حرکت می کنند را اداره کنند.
 جامعه هم همینطور است
یک اراده و یک عقل و یک نظم کل می خواهد که تمامی اجزاء را کنار هم در یک راستا نگه دارند...
تمدن نقش این نظم را ایفا می کند تا حدودی البته نظمی که تا عمق جامعه نفوذ کرده است
 مثلاً در تمدن غرب قانونی نیست که مثلاً شما باید حتماً در مراسمات رسمی کت و شلوار بپوشید و اگر نپوشید مجازات می شوید
بلکه این جزئی از فرهنگ آنهاست

  • tavalod.blog.ir

نظرات (۲)

.... از بیابان بوی گندم مانده است
عشق روی دست مردم مانده است
آسمان بازیچه ی طوفان ماست
ابر نعش آه سرگردان ماست....
باز هم یک روز طوفان می شود
هر چه می خواهد خدا آن می شود
می روم افتان و خیزان تا غدیر
باده ها می نوشم از جوشن کبیر
آب زمزم در دل صحرا خوش است
باده نوشی از کف مولا خوش است
فاش می گویم که مولایم علیست
آفتاب صبح فردایم علیست
هر که در عشق علی گم می شود
 مثل گل محبوب مردم می شود 
تا علی گفتم زبان آتش گرفت
پیش چشمم آسمان آتش گرفت
آسمان رقصید و بارانی شدیم
موج زد دریا و طوفانی شدیم
بغض چندین ساله ی ما باز شد
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد
یا علی گفتیم و دریا خنده کرد
عشق ما را باز هم شرمنده کرد
یا علی گفتیم و گلها وا شدند
عشق آمد قطره ها دریا شدند
یاعلی گفتیم و طوفانی شدیم
مست از آن دستی که می دانی شدیم
یاعلی گفتیم و طوفان جان گرفت
کوفه در تزویر خود پایان گرفت
کوفه یعنی دستهای ناتنی
کوفه یعنی مردهای منحنی
کوفه یعنی مرد آری مرد نیست
یا اگر هم هست صاحب درد نیست
عده ای رندان بازاری شدند
عده ای رسوایی جاری شدند
آن همه دستی که در شب طی شدند 
ابن ملجم های پی در پی شدند........
از سکوت و گریه سرشارم علی
تا همیشه دوستت دارم علی
پاسخ:
یا علی
  • رستاخیز اندیشه
  • با عرض سلام و خسته نباشید
    متن، رویکرد خوبی دارد ولی می توانست پایان مناسب تری داشته باشد
    با آرزوی توفیقات روزافزون

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">