تولد

اگر ما برای صدور مفاهیم انقلاب، همین جزوه‌ها و کتابها را منتشر بکنیم، کار کمی نکرده‌ایم؛ کار زیادی انجام گرفته است. "امام خامنه ای"

تولد

اگر ما برای صدور مفاهیم انقلاب، همین جزوه‌ها و کتابها را منتشر بکنیم، کار کمی نکرده‌ایم؛ کار زیادی انجام گرفته است. "امام خامنه ای"

  • tavalod.blog.ir
  • tavalod.blog.ir
  • tavalod.blog.ir
  • tavalod.blog.ir
  • tavalod.blog.ir
  • tavalod.blog.ir

هر دست تو 5 انگشت دارند" خب این را که همه می دانند....
برای گرفتن یک طناب و بالا رفتن از آن نیاز به 5 انگشت و البته دو دست خود داری" نگو که حیرت زده شدم... خب...
صبر کن...."
تا حالا شده بخواهی با 5 انگشتت چیزی را برداری و یا از طنابی بالا روی و یا ..." وای بیچاره مان کردی... خب...
حالا اگر یکی از این انگشتان تو به اراده خودش عمل کند چه می شود؟" چی؟
مثلاً عضلاتش را برای گرفتن آن جسم جمع نکند..."
یا یکی از دستانت به کمک دست دیگری ات نیاید..."
یا پایت تو را برای حرکت به سمت آن جسم یاری نکند...( مثلاً زمانی که پاهایت اصطلاحاً خواب می رود)"
آن وقت است که اراده تو به مرحله عمل نمیرسد..."
جامعه هم اینگونه است...اگر هر کس ساز مخالف بزند و تحت یک اراده برای یک هدف نباشد از هم می پاشد..."
و اما آن اراده..."
آن اراده اگر کارآزموده باشد و اندیشه قوی داشته باشد و ... می تواند تمام آن اعضاء را به قله برساند و گرنه همه اعضا را می تواند در دره ای بیندازد و نابود کند البته همراه خودش..."
پس:
اراده ات را در مسیر هر اراده ای قرار مده..."

  • tavalod.blog.ir
  • tavalod.blog.ir
  • tavalod.blog.ir
  • tavalod.blog.ir
۱۳۹۳/۰۹/۱۷

«بسم الله الرّحمن الرّحیم
نفس اهتمام آقایان به امر مبارزه با فساد را تحسین می‌کنم، لکن این سمینار و امثال آن بناست چه معجزه‌ای بکند؟ مگر وضعیت برای شما مسئولان سه قوه روشن نیست؟ با توجه به شرایط مناسب و امیدبخشی که از لحاظ همدلی و هماهنگی و همفکری بین مسئولان امر وجود دارد، چرا اقدام قاطع و اساسی انجام نمی‌گیرد که نتیجه را همه بطور ملموس مشاهده کنند. توقع من از آقایان محترم این است که چه با سمینار و چه بدون آن، تصمیمات قاطع و عملی بدون هرگونه ملاحظه‌ای بگیرند و اجرا کنند. موفق باشید.»

امام خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پاسخ به نامه آقای جهانگیری معاون اول رئیس جمهور، در ارتباط با برگزاری «همایش ملّی ارتقای سلامت نظام اداری و مقابله با فساد» و درخواست صدور پیام برای این همایش، مرقومه‌ای را صادر کردند.
متن مرقومه رهبر معظم انقلاب که صبح امروز (دوشنبه) توسط معاون اول رئیس جمهور در محل برگزاری این همایش در سالن اجلاس سران قرائت شد.
آقای جهانگیری در نامه خود به رهبر معظم انقلاب اسلامی، به برگزاری همایش ملی "ارتقای سلامت نظام اداری و مقابله با فساد" با حضور مسئولان قوای سه گانه و دستگاه‌های اجرایی و عمومی، تشکل‌های خصوصی، گروه‌های مردم نهاد و اصحاب رسانه اشاره کرده و محورهای کلی همایش را «برنامه و راهبردهای حاکمیت در مبارزه با فساد»، «نقش جامعه مدنی در مقابله با فساد»، «مبارزه مردمی و نقش فرهنگ در مقابله با فساد» برشمرده بود.
  • tavalod.blog.ir

 اینکه تمدن چیه؟
کارایی اون چیه؟
 و شریعت با تمدن و نظام زندگی چه ارتباطی داره؟
 منظور از شریعت را گفتیم احکام و اخلاق و عقاید انسان را در بر می گیرد و اگر مطابق با آنچه خدا فرموده باشد شریعت الهی و اگر غیر آن باشد شریعت غیر الهی است...
 تمدن هم ظهور همان شریعت است در زندگی انسان.
و اساس تمدن و فرهنگ و پایه اصلی آن را همین تشریعیات شکل می دهند
 شریعت الهی تمدن الهی را بوجود می آورد و تمدن الهی انسان های الهی
وکه البته این رابطه ها رفت و برگشتی هستند.
 یعنی ایجاد یک تمدن الهی نیازمند تلاش یک سری انسان های الهی نیز هست.
 ولی وقتی آن تمدن ایجاد شد خود مانند یک مسیر رشد و تعالی رسیدن انسان ها به کمال را آسان تر می کند و مسیر را برای رشد آنها هموار تر می کند.
 تمدن ابزاری است که انسان را مطابق با یک سری تشریعات خاص در همه ابعاد در بر می گیرد.
جامعه مثل بدن یک انسانه
یک مجموعه از اعضا و جوارح گوناگون.
 تمام اعضای بدن انسان هدفمند در یک راستا و با یک هدف کار می کنند
 و یک فکر و یک اراده بر تمام آن حاکم است
 مثلاً نمی شود که یک قسمت بدن شما به سمتی حرکت کند و قسمت دیگری از آن به سمت دیگر و یا مثلاً یکی از اعضای بدن شما خود ب خود تصمیم بگیرد که امروز من وظیفه ام را انجام نمیدهم...
خب اگر اینگونه بشود تمام اعضا و جوارح انسان از هم می پاشد و فکر، عقل
هر چند قوی باشند نمی توانند آن بدن را که فرمانبردار نیست و اعضای آن هر کدام به سمتی حرکت می کنند را اداره کنند.
 جامعه هم همینطور است
یک اراده و یک عقل و یک نظم کل می خواهد که تمامی اجزاء را کنار هم در یک راستا نگه دارند...
تمدن نقش این نظم را ایفا می کند تا حدودی البته نظمی که تا عمق جامعه نفوذ کرده است
 مثلاً در تمدن غرب قانونی نیست که مثلاً شما باید حتماً در مراسمات رسمی کت و شلوار بپوشید و اگر نپوشید مجازات می شوید
بلکه این جزئی از فرهنگ آنهاست

  • tavalod.blog.ir

از نظر اسلام و بینش اسلامی، جریان عالم به سمت حاکمیت حق و به سمت صلاح است؛ این بروبرگرد هم ندارد. همان‌طور که یک بار به اشاره گفتم - و الان هم جز به اشاره نمیتوانم بگویم، چون مجال تفصیل نیست - همه انبیا و اولیا آمده‌اند تا انسان را به آن بزرگراه اصلیای سوق دهند که وقتی وارد آن شد، بدون هیچ‌گونه مانعی تمام استعدادهایش میتواند بُروز کند. انبیا و اولیا این مردم گمگشته را مرتّب از این کوه و کمر و دشتها و کویرها و جنگلها به سمت این راه اصلی سوق دادند و هدایت کردند. هنوز بشریّت به نقطه شروع آن صراط مستقیم نرسیده است؛ آن در زمان ولیعصر ارواحنافداه محقّق خواهد شد؛ لیکن همه این تلاشها اصلاً براساس این بینش است که نهایت این عالم، نهایت غلبه صلاح است؛ ممکن است زودتر بشود، ممکن است دیرتر بشود؛ اما بروبرگرد ندارد. قطعاً این‌طوری است که در نهایت، صلاح بر فساد غلبه خواهد کرد؛ قوای خیر بر قوای شر غلبه میکنند. این هم یک نقطه از نقاط جهان‌بینی اسلامی است که در آن هیچ‌گونه تردیدی نیست.

حال براساس اینها یک نتایج عملی به دست میآید و وظایفی برعهده انسانهایی که معتقد به این مبانیاند، قرار میگیرد. فرق نمیکند؛ چه حکومت اسلامی باشد و حاکمیت و قدرت در دست اهل حق باشد، چه حکومت اسلامی نباشد - فرض کنید مثل دوران حکومت طاغوت باشد، یا انسانی باشد که در بین کفّار زندگی میکند - این وظایفی که عرض میکنم، در هر دو حالت بر دوش یکایک انسانها هست. این وظایف چیست که اینها نتایج عملی آن بینش است؟ من چند نقطه از این وظایف را یادداشت کرده‌ام که در این‌جا مطرح میکنم:

 

یک وظیفه عبارت است از عبودیت و اطاعت خداوند. چون عالَم مالک و صاحب و آفریننده و مدبّر دارد و ما هم جزو اجزاء این عالَمیم، لذا بشر موظف است اطاعت کند. این اطاعت بشر به معنای هماهنگ شدن او با حرکت کلی عالم است؛ چون همه عالم «یسبّح له ما فیالّسموات و الأرض» (۸)؛ «قالتا اتینا طائعین».(۹) آسمان و زمین و ذرات عالم، دعوت و امر الهی را اجابت میکنند و بر اساس قوانینی که خدای متعال در آفرینش مقرّر کرده است، حرکت میکنند. انسان اگر برطبق قوانین و وظایف شرعی و دینی که دین به او آموخته است - عمل کند، هماهنگ با این حرکتِ آفرینش حرکت کرده؛ لذا پیشرفتش آسانتر است؛ تعارض و تصادم و اصطکاکش با عالم کمتر است؛ به سعادت و صلاح و فلاحِ خودش و دنیا هم نزدیکتر است. البته عبودیت خدا با معنای وسیع و کامل آن مورد نظر است؛ چون گفتیم توحید، هم اعتقاد به وجود خداست، هم نفی الوهیّت و عظمت متعلق به بتها و سنگها و چوبهای خودساخته و انسانهای مدّعىِ خدایی و انسانهایی که اسم خدایی کردن هم نمیآورند، اما میخواهند عمل خدایی کنند. پس در عمل، دو وظیفه وجود دارد: یکی اطاعت از خدای متعال و عبودیت پروردگار عالم، و دوم سرپیچی از اطاعت «انداد اللَّه»؛ هر آن چیزی که میخواهد در قبال حکمروایی خدا، بر انسان حکمروایی کند. ذهن انسان فوراً به سمت این قدرتهای مادّی و استکباری میرود؛ البته اینها مصادیقش هستند؛ اما یک مصداق بسیار نزدیکتر دارد و آن، هوای نفس ماست. شرط توحید، سرپیچی کردن و عدم اطاعت از هوای نفس است؛ که این «اخوف ما اخاف» است و بعداً آن را عرض میکنم.

 

دوم، هدف گرفتن تعالىِ انسان است؛ تعالىِ خود و دیگران. این تعالی شامل تعالىِ علمی، تعالىِ فکری، تعالىِ روحی و اخلاقی، تعالىِ اجتماعی و سیاسی - یعنی جامعه تعالی پیدا کند - و تعالىِ اقتصادی است؛ یعنی رفاه امور زندگی مردم. همه موظّفند برای این چیزها تلاش کنند: گسترش و پیشرفت علم برای همه؛ حاکمیت اندیشه سالم و فکر درست؛ تعالىِ روحی و معنوی و اخلاقی، خُلق کریم و مکارم اخلاق؛ پیشرفت اجتماعىِ بشری - نه فقط جنبه‌های معنوی و علمی و اخلاقی یک فرد، بلکه جامعه هم مورد نظر است - و پیشرفت امور اقتصادی و رفاهی انسانها، و بایستی مردم را به سمت رفاه و تمتّع هرچه بیشتر از امکانات زندگی پیش ببرند. این یکی از وظایف همه است؛ مخصوص دوره قدرت و حکومت هم نیست؛ در دوره حکومتِ غیر خدا هم این وظیفه وجود دارد.

 

سوم، ترجیح فلاح و رستگاری اُخروی بر سود دنیوی، اگر با هم تعارض پیدا کردند. این هم یکی از وظایف عملی هر انسانی است که معتقد به آن جهان‌بینی است. یعنی اگر در موردی پیش آمد که یک سود دنیوی در جهت هدفهای اُخروی قرار نگرفت، تا آن‌جایی که ممکن است، انسان باید سعی کند این سود دنیوی را در جهت هدفهای اُخروی قرار دهد. اگر یک جا با هم سازگار نبود، انسان یا بایستی از یک سود چشم بپوشد - چه سود مالی، چه سود قدرت و مقام و محبوبیّت و... - یا بایستی گناهی را مرتکب شود که موجب وزر اُخروی است. لازمه اعتقاد به آن جهان‌بینی این است که انسان جنبه اُخروی را ترجیح دهد؛ یعنی از آن سود صرف‌نظر کند و آن گناه را مرتکب نشود. برعهده هر مسلمانی است که این‌گونه عمل کند. انسان باید فعالیتهای خودش را برنامه‌ریزی کند؛ به نحوی که با تلاشهای عظیم دنیوی که ناگزیر است آنها را انجام دهد، منافاتی پیدا نکند و برخلاف فلاح اُخروی و وظایفی که تخلّف از آنها ممکن است در آخرت برای انسان وزر و وبال به بار آورد، نباشد.

 

چهارم، اصل مجاهدت و تلاش و مبارزه است. یکی از کارهای واجب و اصلی برای هر انسانی - چه در موضع یک فرد، چه در موضع یک جمع؛ که حکومت و یا یک قدرت باشد - این است که مبارزه کند؛ یعنی دائم باید تلاش کند و به تنبلی و بیعملی و بیتعهّدی تن ندهد. گاهی انسان عمل هم دارد، اما نسبت به وظایف اصلی تعهّد ندارد؛ میگوید به ما چه! کجرویهای برخاسته از هوس نیز همین‌طور است. انسان به اینها نباید تن بدهد. بایستی حتماً با تنبلی و بیعملىِ خودش مبارزه کند؛ تلاش و مجاهدت کند و در این راه قبول خطر کند. این یکی از وظایف است. البته این مجاهدت باید مجاهدت فیسبیل‌اللَّه باشد که آن را در بند بعدی عرض میکنم.

 

پنجمی و آخری، امید به پیروزی در همه شرایط است؛ به شرط آن که جهاد فی سبیل‌اللَّه باشد. کسی که مشغول مجاهدت است، حق ندارد ناامید شود؛ چون یقیناً پیروزی در انتظار اوست. آن مواردی که پیروزی به دست نیامده و نا کامی حاصل شده است، به این خاطر بوده که مجاهدت فیسبیل‌اللَّه نبوده است؛ یا اگر مجاهدت بوده، فیسبیل‌اللَّه نبوده؛ یا اصلاً مجاهدت نبوده است. شرط مجاهدت فیسبیل‌اللَّه چیست؟ این است که انسان به سبیل اللَّه ایمان و باور و معرفت داشته باشد و آن را بشناسد؛ بنابراین میتواند در راه آن مجاهدت کند.

 

اینها وظایف یک انسان به عنوان یک فرد و وظایف یک مجموعه به عنوان حکومت است. عرض کردم، اینها مخصوص دوران قدرت نیست که چون امروز حکومت در دست مجموعه مؤمنین باللَّه و مؤمنین به اسلام است، ما این وظایف را داریم. آن وقتی هم که قدرت در دست این مجموعه نبود، در دست دشمنانشان بود، در دست طاغوت بود، در دست مفسدین فیالارض بود، همه این وظایف وجود داشت. بعضی عمل میکردند، بعضی عمل نمیکردند؛ بعضی بیشتر عمل میکردند، بعضی کمتر عمل میکردند. این وظایف الان هم برعهده همه مسلمانهاست؛ البته بعضی وظایفشان بیشتر است، بعضی کمتر است. وظیفه اصلی همه انبیا و ائمّه و اولیا این بوده است که مردم را به همین وظایف آشنا کنند؛ چه در دورانی که میتوانستند قدرت را کسب کنند - بگویند بروید مجاهدت کنید و قدرت را به دست آورید و این‌گونه اداره کنید - چه آن وقتی که نمیشد قدرت را به دست بیاورند. همه هم تلاش و مبارزه کرده‌اند؛ «و کأیّن من نبىّ قاتل معه ربّیون کثیر».(۱۰) جنگ و مبارزه سیاسی و معارضه با دشمنان، چیزی نیست که اول بار در اسلام آمده باشد؛ نه. در زمان پیغمبران گذشته - انبیای بزرگ الهی، از زمان ابراهیم به این طرف - هم بوده است. شاید قبل از ابراهیم هم بوده که من اطّلاعی ندارم. بنابراین، این وظایف، وظایفی است که انبیا ما را به آن سمت میکشانند. البته در حکومت حق، در آن‌جایی که قدرت در دست بندگان خدا - مؤمنین باللَّه و مؤمنین به سبیل‌اللَّه - قرار دارد، این وظیفه سنگین‌تر است. چرا؟ چون توانایی شما به عنوان جزئی از مجموعه حکومتِ دولت، با توانایی فردی مثل شما در بهترین حالات حکومت طاغوت قابل مقایسه نیست. فرض کنیم در حکومت طاغوت، آن اختناق و آن شدّتها و آن گمراهیها و آن اضلال وسایل ارتباط جمعی و ... وجود نداشته باشد؛ امکانات بدهند و معارضه آن‌چنانی هم نکنند؛ از قدرتشان علیه شما هم استفاده نکنند. وضع کنونی - یعنی وضع وجود یک قدرت اسلامی - شاید هزار مرتبه از بهترین حالاتی که در حکومت طاغوت ممکن است یک فرد برای ترویج و پیگیری و تحقّق آرمانهای الهی داشته باشد، بهتر باشد. پس بایستی این را قدر دانست.

 

ایجاد این قدرت الهی و اسلامی، امر بسیار دشواری است. این چیزی که الان پیش آمده و شما میتوانید از طریق آن، این هدفها را تحقّق ببخشید، آسان به دست نیامده است. صدها شرط و صدها موقعیت باید ردیف شوند و کنار هم قرار گیرند تا حادثه‌ای مثل انقلاب اسلامی بتواند رخ دهد. این‌طور نبود که در هر زمانی، در هر شرایطی، در هر کشوری، چنین حادثه‌ای بتواند پیش بیاید؛ نه. در تاریخ ما، در وضع زندگی ما، در مردم ما، در ارتباطات اجتماعی ما، در اعتقادات ما، در وضع حکومت ما، در وضع جغرافیایی ما، در ارتباطات سیاسی و اقتصادی عالم، آن‌قدر حوادثِ فراوان کنار هم قرار گرفت تا شرایط آماده شد برای این‌که انقلاب اسلامی به وجود آید و پیروز شود. این شرایط، آسان به دست نمیآید. این همه شرایط با همدیگر مجتمع شوند تا چنین چیزی پیش آید؛ چیز بسیار مستبعدی است. البته نه این‌که ممکن نیست - قطعاً اگر شرایط را پیش بیاورند، در همه جا ممکن است - لیکن در کشور ما به‌هرحال این شرایط پیش آمد و شد؛ و این پدیده بسیار مغتنم و دیریاب و عجیبی است، باید قدر این را دانست.

 

ما میخواهیم آن نظامی، آن تشکیلاتی و آن حکومتی را که بتوان این هدفها را در آن محقّق کرد، به وجود آوریم. این یک فرآیند طولانی و دشواری دارد و شروعش از انقلاب اسلامی است. البته انقلاب که میگوییم، حتماً به معنای زد و خورد و شلوغ کاری و امثال اینها نیست؛ برخلاف آن برداشتهایی است که میبینیم در بعضی از نوشته‌ها خوششان میآید با کلمه‌ی انقلاب بازی کنند! گاهی میخواهند انقلاب را به معنای شورش، اغتشاش، بینظمی و بیسامانی وانمود کنند و بگویند ما انقلاب نمیخواهیم؛ یعنی انقلاب چیز بدی است! این برداشتهای غلط از انقلاب است. انقلاب یعنی دگرگونی بنیادی. البته این دگرگونی بنیادی در اغلب موارد بدون چالشهای دشوار و بدون زورآزمایی، امکانپذیر نیست؛ اما معنایش این نیست که در انقلاب حتماً بایستی اغتشاش و شورش و امثال اینها باشد؛ نه، ولی هر شورش و هر اغتشاش و هر تهیّج عام و توده‌ای هم معنایش انقلاب نیست؛ هر تحولی هم معنایش انقلاب نیست؛ انقلاب آن‌جایی است که پایه‌های غلطی برچیده میشود و پایه‌های درستی به جای آن گذاشته میشود. این قدمِ اوّل است. انقلاب که تحقّق پیدا کرد، بلافاصله بعد از آن، تحقّق نظام اسلامی است. نظام اسلامی، یعنی طرح مهندسی و شکل کلّی اسلامی را در جایی پیاده کردن. مثل این‌که وقتی در کشور ما نظام سلطنتىِ استبدادىِ فردىِ موروثىِ اشرافىِ وابسته برداشته شد، به جای آن، نظام دینىِ تقوایىِ مردمىِ گزینشی جایگزین میشود؛ با همین شکل کلّی که قانون اساسی برایش معیّن کرده، تحقق پیدا میکند؛ یعنی نظام اسلامی. بعد از آن که نظام اسلامی پیش آمد، نوبت به تشکیل دولت اسلامی به معنای حقیقی میرسد؛ یا به تعبیر روشن‌تر، تشکیل منش و روش دولتمردان - یعنی ماها - به گونه اسلامی؛ چون این در وهله‌ی اول فراهم نیست؛ بتدریج و با تلاش باید به وجود آید. مسؤولان و دولتمردان باید خودشان را با ضوابط و شرایطی که متعلق به یک مسؤول دولت اسلامی است، تطبیق کنند. یا چنان افرادی - اگر هستند - سر کار بیایند؛ یا اگر ناقصند، خودشان را به سمت کمال در آن جهت حرکت دهند و پیش ببرند. این مرحله سوم است که از آن تعبیر به ایجاد دولت اسلامی میکنیم. نظام اسلامی قبلاً آمده، اکنون دولت باید اسلامی شود. دولت به معنای عام، نه به معنای هیأت وزرا؛ یعنی قوای سه‌گانه، مسؤولان کشور، رهبری و همه. مرحله‌ی چهارم - که بعد از این است - کشورِ اسلامی است. اگر دولت به معنای واقعی کلمه اسلامی شد، آن‌گاه کشور به معنای واقعی کلمه اسلامی خواهد شد؛ عدالت مستقر خواهد شد؛ تبعیض از بین خواهد رفت؛ فقر بتدریج ریشه‌کن میشود؛ عزّت حقیقی برای مردم به وجود میآید؛ جایگاهش در روابط بین‌الملل ارتقاء پیدا میکند؛ این میشود کشور اسلامی. از این مرحله که عبور کنیم، بعد از آن، دنیای اسلامی است. از کشور اسلامی میشود دنیای اسلامی درست کرد. الگو که درست شد، نظایرش در دنیا به وجود میآید.

  • tavalod.blog.ir
  • tavalod.blog.ir
  • tavalod.blog.ir
  • tavalod.blog.ir
  • tavalod.blog.ir

http://montazeram.ir

  • tavalod.blog.ir
  • tavalod.blog.ir

هو لطیف

اسلام به ما نگفته / فقط برید دولا شید

اسلام به ما نگفته/ فقط لباس پاک باشه

اسلام به ما نگفته / فقط خودت را بشور

اسلام به ما نگفته / فقط به فکر خود باش

اسلام به ما نگفته / فقط به فکر پول باش

اسلام به ما نگفته / فقط ظاهر مهمه


اسلام به ما گفته / نماز برید بخونید

سر نماز با خدا / با قلبتون بیایید

با قلب پاک بیایید/ مواظب قلبت باش

هر کسی راه نده توش / فقط خدا باشه توش


خدا را دوست داشته باش/ همش باهاش حرف بزن

راز و نیاز بکن باش / حرف های خوب بزن باش


نماز را برپا کنید/ حکومت بر پا کنید

جامعه ای بسازید/ مردم خدایی باشن

دولتی که توی اون / حاکماش عادل باشن

امتی که توی اون / همه ولایی باشن

مردم اون جامعه / به فکر پیشرفت باشن

پیشرفت به سمت خدا / به سمت عشق و صفا

یاد خدا همیشه / صبح تا به شب ، شب تا به صبح باشونه

دیگه معنا نداره خدا فراموش بشه / عملی بی یاد اون مدام انجام بشه

از آب و نون خوردن/ تا حکم خوب کردن

فقط با یاد خداست / فقط با خواست خداست

انشاءالله

محمّد علی ابراهیمی 1 مرداد 1393



  • tavalod.blog.ir

هو لطیف

من کودک انقلابی /  می کنم اسلام را جهانی

اسلام ناب و زیبا   / اسلام حی و عالی

اسلام دردمندان   / ناجی از آوارگی

اسلام کامل و تام / اسلام آسودگی

اسلام صلح و صفا / اسلام آزادگی

اسلام کودک و پیر / اسلام افتادگی

اسلام با سیاست / اسلام با دیانت

اسلام با حکومت / اسلام با ولایت

اسلام با صداقت / اسلام بنده شدن

اسلام بی منافق / اسلام یکرنگ شدن

اسلام بی جنایت / اسلام واحد شدن

وقتی جهانی بشه / اسلام همه گیر بشه

هر جا نگاه می کنی/ فقط صفا می بینی

هر جا قدم می گذاری/ فقط خدا می بینی

هر کسی را می بینی / با ملائک می بینی

هر دلی را میبینی / عاشق رَب می بینی

بیا تو هم کمک کن ....

دنیایی را که گفتم / با همدیگه بسازیم

با همدیگه رفیق شیم /جهانی نو بسازیم

جهانی که توی اون / شیطون جایی نداره

فریب و مکر و حیله / دیگه اثر نداره

همه باهم رفیقن / دعوا معنی نداره

دعوا مال حیوون هاس / سر گوشت و غذاس

دعوا سر دنیاس/ سر مقام و اینهاس

دنیایی را که میگم/ بیا بریم بسازیم

تلاش برای خداس / برای نزدیک شدن

برای بنده شدن / برای آدم شدن

عاشق خدا شدن / دعوا دیگه نداره

خدا خیلی بزرگه / به همگی میرسه

کم نمیاد که اونجا/ دعوا بشه سر جا

برا هر کسی سنگ تموم میذاره / پس دیگه اونجا دعوا معنی نداره

منتظرم عزیزم / تو هم منا یاری کن....


محمد علی ابراهیمی- 31 تیرماه 1393


  • tavalod.blog.ir
  • tavalod.blog.ir

لطفآ کودکان و بیماران قلبی به هیچ عنوان این فیلم را نبینند. صحنه ها کاملآ  واقعی و بسیار آزاردهنده است!!!

مشاهده

دانلود

به گزارش مسیحیت شناسی کشورهای غربی و سایر دولتهای ضداسلامی در سراسر دنیا، همواره دنبال بهانه ای برای تخریب اسلام و مسلمانان در پیش می گیرند. یکی از ایرادهایی که به زعم خودشان بر دین مبین اسلام وارد میکنند حکم ذبح شرعی حیوانات است! گرچه ذبح حیواناتیکه ما انسانها ناگزیر از مصرف گوشت آنها هستیم، دردناک است ولی حیوان خیلی سریع جانش را از دست می دهد و بیشتر از درد ذبح عذاب نمی شود!

در این مستند ! شما را از نزدیک شاهد و ناظر حقایق پشت درهای بسته مرغداری ها، کشتارگاه ها و دامداری های غرب متمدن!!!! و مهربان خواهید بود و شما با حیوانات از دامداری تا یخچال سفر خواهید کد. سفری بسیار وحشتناک. سفری که شاهد زجر و شکنجه ای که انسان مدرن به این حیوانات زبان بسته می دهد تا لایه ای از گوشت همبرگر ما باشد. صحنه هایی از زجر کش کردن حیوانات برای سود بیشتر!!!

شاید بسیاری از شما هم در فیلم های غربی دیده باشید که برخی افراد رژیم غذایی گیاه خواری می گیرند و لب به گوشت نمی زنند. این موضوع البته در ایران به ندرت پیش می آید. یکی از علت های گیاه خواری غربی ها مشاهده همین وضعیت شکنجه و زجری است که در کشتارگاهها و مرغداری ها و مزارع پرورش ماهی و دامداری ها می بینند و نمی خواهند در این جنایت عظیم سهیم باشند. حتماً شما صحنه هایی از مستند های حیات وحش که گرگها یا حیوانات درنده حیوانات دیگر را پاره پاره می کنند دیده اید اما با دیدن این مستند شما هم همنظر خواهید شد که درنده ترین حیوان روی کره خاکی، انسان است آنهم از نوع غربی.


(منبع : مسیحیت شناسی 313havvari.blog.ir)
  • tavalod.blog.ir

۱۳۹۳/۰۳/۱۴



بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام على سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّةالله فى الارضین. رَبَّنا اغفِر لَنا وَ لِاِخوانِنَا الَّذینَ سَبَقونا بِالایمانِ وَ لا تَجعَل فى قُلوبِنا غِلًّا لِلَّذینَ ءامنوا رَبَّنآ اِنَّکَ رَءووفٌ رَحیم، (۱) رَبَّنآ اِنَّکَ ءاتَیتَ فِرعَونَ وَ مَلاءَهُ زینَةً وَ اَموَلًا... رَبَّنا لِیُضِلّوا عَن سَبیلِکَ رَبَّنا اطمِس عَلى‌ اَموَلِهِم وَ اشدُد عَلى‌ قُلوبِهِم فَلا یُؤمِنوا حَتّى‌ یَرَوُا العَذابَ الاَلیمَ. (۲)
 قال الله الحکیم فى کتابه: اَ لَم تَرَ کَیفَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلًا کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ اَصلُها ثابِتٌ وَ فَرعُها فِى السَّمآءِ. تُؤتى اُکُلَها کُلَّ حینٍ بِاِذنِ رِبِّها. (۳)
  • tavalod.blog.ir
  • tavalod.blog.ir

۱۳۹۳/۰۳/۰۶



علّت بعثت پیامبر و پیامبران بزرگ الهى از قول  امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) در خطبه‌ى نهج‌البلاغه:

لِیَستَأدُوهُم مِیثاقَ فِطرَتِهِ وَ یُذَکِّروهُم مَنسِىَّ نِعمَتِهِ ... وَ یُثیروا لَهُم دَفائِنَ العُقول؛ (۱) انسانها را به فطرت انسانى و سرشت انسانیّت که همراه با شرف و کرامت است برگردانَد؛ نعمتهاى فراموش‌شده‌ى الهى را به یاد آنها بیاورَد و خِرَدهاى دفن‌شده را مبعوث کند. 

غرب و جاهلیت

آنچه امروز دستگاه‌هاى سیاسى غرب ترویج میکنند، همان جاهلیّتى است که بعثت پیغمبر براى زدودن آن - از محیط زندگى بشر - به‌وجود آمد. نشانه‌هاى همان جاهلیّت، امروز در دنیا، در این تمدّن رایج فاسد غربى، مشاهده میشود؛ همان بى‌عدالتى، همان تبعیض، همان نادیده گرفتن کرامت انسان، همان عمده کردن مسائل جنسى و نیازهاى جنسى.

اهمیت اندیشه،تحلیل و تفکر

دنیاى اسلام امروز احتیاج دارد به روى آوردن به اندیشه، روى آوردن به فکر، عادت کردن به اندیشیدن، مسائل را درست فهمیدن، درست تحلیل کردن. دنیاى اسلام امروز احتیاج دارد به شناختن حقیقى جبهه‌ى دشمن امّت اسلامى؛ دشمنانمان را بشناسیم، دوستانمان را بشناسیم.

انسان های بی خرد/ ولایت الهی/ولایت شیاطین

انسانهاى داراى خِرَد و تدبیر، مشکلات را به‌خاطر رسیدن به عزّت و شرف انسانى و کرامت انسانى و تقرّب الى‌الله تحمّل میکنند؛ انسانهایى که بى‌خِرَدند همین مشکلات در زندگى آنها هست، آنها را با ذلّت تحمّل میکنند، به جاى اینکه ولایت الهى را قبول کنند، ولایت شیاطین را قبول میکنند: وَاتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ ءَالِهَةً لِیَکونوا لَهُم عِزّاً، کَلّا سَیَکفُرونَ بِعِبادَتِهِم وَ یَکونونَ عَلَیهِم ضِدّاً؛ (۷) فرمولى که انسانهاى بى‌خِرَد، دستگاه‌هاى بى‌خِرَد، انسانهاى غافل در دنیا انتخاب میکنند و اتّخاذ میکنند، این‌جور در قرآن کریم رسوا شده‌است. به جاى اینکه به خدا پناه ببرند، به جاى اینکه ولایت الهى را قبول بکنند، به جاى اینکه به هدایت الهى چنگ بزنند، به ولایت شیاطین، به ولایت دشمنان اسلام و دشمنان بشریّت متمسّک میشوند براى اینکه براى خودشان عزّت درست کنند، و این عزّت به دست آنها نمى‌آید. آن عبادت شوندگان نابکار هم از آنها سپاسگزارى نخواهند کرد: کَلّا سَیَکفُرونَ بِعِبادَتِهِم وَ یَکونونَ عَلَیهِم ضِدّا. (۸) این بیان قرآن، بیان روشنى است؛ باید از این بیان درس گرفت، باید راه را درست شناخت، خطّ هدایت قرآنى، انسانها را به سعادت میرساند، بایستى از خداى متعال کمک خواست.

برای دیدن متن کل بیانات بر روی عنوان مطلب کلیک کنید...

  • tavalod.blog.ir
  • tavalod.blog.ir

صبح امروز(یک‌شنبه، ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۳) رهبر انقلاب اسلامی بعد از بازدید از نمایشگاه دستاوردهای نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سخنانی در جمع فرماندهان عالی سپاه و ارتش و تعدادی از فرماندهان و متخصصان و کارشناسان نیروی هوافضای سپاه، بازدید از این نمایشگاه را بسیار شیرین و فراموش نشدنی خواندند و تاکید کردند: مهمترین درس این نمایشگاه، اثبات استعداد و توانایی ملت ایران برای ورود به میدان های دشوار و میدان هایی است که دشمن قصد ممنوع الورود کردن آنها را دارد.

حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: این نمایشگاه به همه ما مسئولان پیام اقتدار و توانایی درونی را می دهد و اعلام می کند که «ما می توانیم».
ایشان با اظهار گلایه از توجه جدی نکردن برخی مسئولان به پیام اقتدار و توانایی درونی خاطر نشان کردند: متاسفانه در برخی از بخش ها مدیران ما این پیام را درک نمی کنند.
رهبر انقلاب اسلامی «استعداد، توانایی و عزم» را مهمترین عامل اقتدار دانستند و گفتند: در طول سال های گذشته، در هر بخشی که بر آن متمرکز شدیم و عزم صاحبان عزم را متوجه آن کردیم، به نتیجه رسیدیم.


حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: من همواره طرفدار ابتکار در سیاست خارجی و مذاکره بوده و هستم و توصیه همیشگی من به مسئولان این بوده که در سیاست خارجی و مبادلات بین المللی هرچه تلاش و ابتکار وجود دارد به کار بندند اما نباید نیازمندی های کشور و برخی مسایل همچون تحریم ها، به مذاکره گره زده شود.
 ایشان تاکید کردند: مسئولان باید موضوع تحریم را به طریق دیگری حل کنند.
 رهبر انقلاب اسلامی نمایشگاه دستاوردهای نیروی هوافضای سپاه را نمونه ای عملی از استعداد و توانایی ملت ایران و جمع کردن عزم صاحبان عزم و توانایی پیشرفت در کشور دانستند و خاطر نشان کردند: «باید بدانیم که می توانیم».


  • tavalod.blog.ir
  • tavalod.blog.ir
  • tavalod.blog.ir