بسمه تعالی
ای کاش می شد که توانم / بکنم خود را فراموش ز خودم
ای کاش می شد که توانم/ برهم از هر نقش خودم
ای کاش می شد که توانم / بِکَنم از جان، بدنم
ای کاش می شد که توانم / آرایم از عشق تو این جان و تنم
ای آه که نگردد با ای کاشم / عملی یا طوفانی در این وطنم
ای که گر تو خواهی شوم / آیینه ای که تاباند اسرار نگه ام
ای که گر تو خواهی شود این سیرم / مملو از عشق تو در وطنم
1389-با اصلاحات