تحلیل صحبت های حجتالاسلام والمسلمین سید مهدی طباطبایی پیرامون آقای هاشمی | 19 مرداد | روزنامه جمهوری اسلامی
بسم الله الرحمن الرحیم
نقد مفصل صحبت های ایشان و همفکران ایشان در این مقاله(لینک) آمده است.
و اما بعد:
+ نکته اول:
ما اکنون در کل دنیا کسی بهتر از رهبری سراغ نداریم که به کل جریانات و افرادی که در انقلاب فعالیت کردند آگاه باشد ایشان فرمایشی دارن که حرف های شما را رد می کند و از نزدیک بودن نظرشان به شخصی اشاره میکنند که به ظن شما در آن دوره مبارزات نبودند، ایشان می فرمایند:
من البته در موارد متعددى با آقاى هاشمى اختلافنظر داریم، که طبیعى هم هست؛ ولى مردم نباید دچار توهم بشوند، چیز دیگرى فکر کنند. البته بین ایشان و بین آقاى رئیس جمهور از همان انتخاب سال 84 تا امروز اختلافنظر بود، الان هم هست؛ هم در زمینهى مسائل خارجى اختلافنظر دارند، هم در زمینهى نحوهى اجراى عدالت اجتماعى اختلافنظر دارند، هم در برخى مسائل فرهنگى اختلافنظر دارند؛ و نظر آقاى رئیس جمهور [دکتر احمدی نژاد] به نظر بنده نزدیکتر است.(امام خامنه ای۸۸/۳/۲۹)
+ نکته دوم:(چند سئوال)
> شما چقدر تفکر جناب آقای هاشمی را دنبال می کنید؟
> تعریف شما از انقلاب چیست؟ آیا انقلاب را در یک مقطع زمانی تعریف می کنید؟
> کدام مبارزه منظورتان است؟ مگر مبارزات تمام شده است؟ مگر مبارزه فقط با رژیم شاهنشاهی معنا پیدا می کند؟
> آیا امروز مبارزات و دشواری ها کمتر شده است؟
> آیا به فضل وجود برخی از آن مبارزانی که مد نظر دارید قوانین الهی بر جامعه حاکم شده و مشکلات مردم جامعه ما و جامعه جهانی برطرف شده است؟
> چقدر شما و دیگر عزیزانی که از آنها حمایت می کنید در راستای آرمانهای انقلاب بعد از سال 57 قدم برداشتید؟
> آیا با بیانات رهبری مانوس هستید؟
> آیا صحبت های رهبری را با جوانان را مورد بررسی قرار داده اید و توجه نموده اید که مقام عده ای از این جوانان را رهبری هم رتبه و یا بالاتر از مبارزان گذشته می دانند؟
> چقدر در این چند سال به تحلیل مسائل سیاسی روز پرداخته اید؟
> تکنوکرات ها که رهبری در بیاناتشان به آنها اشاره می کنند چه کسانی هستند؟
> تاریخ صفین را مطالعه کرده اید؟ به نظر شما با حوادث امروز کشور رابطه ای دارد؟
> آیا رصد تفکر یک شخص توهین به ایشان است؟
> در اخلاق فرق بین توهین، تحلیل، نقد، تبیین چیست؟
> سیاست مهم تر است یا اخلاق؟
> آیا امام نفرمود اسلام سیاست است؟
> آیا کسی که در زمینه سیاسی تخصص ندارد می تواند در زمینه ای که تخصص ندارد نظر بدهد؟ یا بر او حرام است که اظهار نظر کند؟! و باید سکوت کند؟!
>> و هزاران سوال دیگر که مجالی برای بیانشان نیست...
و من الله توفیق
محمد علی ابراهیمی 19 مرداد 1394
حجتالاسلام والمسلمین سید مهدی طباطبایی در گفتوگو با خبرنگار جماران:
در پاسخ به سئوالی در خصوص هجمههای اخیر به
آیتالله هاشمی رفسنجانی به بهانه یکی از سخنان اخیر وی، اظهار کرد: از
آنچه که امروز در رسانهها تحت عنوان "توهین هاشمی به روستاییان" مطرح است
کدام عاقل دین باور، انقلاب شناس و دلسوز نظام میپذیرد که منظور آیتالله
هاشمی توهین به روستاییان است و چه کسی قبول میکند که این هجمهها شروع
شود؟ من محال میدانم این عبارت منظور توهین آمیز و حتی تحقیرآمیزی داشته
است، بلکه آقای هاشمی اشاره به برخی افراد داشته است و نه هویت روستایی.
وی
افزود: اگر بر فرض محال هم چنین به نظر برسد که آقای هاشمی چنین قصدی
داشته اند، آیا باید این جو را ساخت؟ تحریک روستاییان علیه یک مقام رسمی
جمهوری اسلامی و یک فرد زجر کشیده در انقلاب و القای این معنا که وی به
آنها توهین کرده در راستای اهداف کیست؟ آیا به مصلحت نظام است؟ آیا منافع
ملی را در نظر میگیرند؟ هرچند عقلا جلوی این حرکت را خواهند گرفت و همه
میدانند به قول علما یک اشتباه «ملّالغتی» و بچه گانه است. البته مردم
باید بدانند کسانی که این کارها را انجام میدهند یک ریشه فساد در ذهن
دارند.
طباطبایی تصریح کرد: این انقلاب متعلق به همه است و کسی
نمیتواند بگوید مال چه کسی بوده یا نبوده است. البته نکته بسیار مهمی که
به آن باید توجه شود این است که در ادوار مختلف تاریخ و از جمله در جریان
انقلاب اسلامی، در مقابل کسانی که مبارزه کردند کسانی هم بودند که آسوده
زیستند و در جریان مبارزه قرار نداشتند. این افراد بعدها ادعاهای بزرگی
کردند؛ گرچه اکنون از آنها اسمی نمیبریم تا بیاحترامی نشود.
وی با
اشاره به تعابیر امام در مورد تحجر و تهتّک، گفت: این که افراد همواره
ادعاهای بیشتری نسبت به دیگران دارند، امام در مورد آنها میگفت این افراد
سر سفره آماده نشستهاند. الان هم ما نمیگوییم این افراد سر سفره انقلاب
ننشینند، اما بعضی از آنها ادعاهای زیادی دارند.
نماینده مردم تهران در
مجلس هفتم افزود: همه در انقلاب بودند و هستند، اما بپذیرند که کسانی هستند
که در مبارزات و دشواریها نبودند، اما امروز آمدهاند و ادعاهایشان هم
خیلی زیاد است و این ادعاهای زیاد الان مشکل ساز شده است. اگر ما نسل اول
انقلاب این مطالب را نگوییم از کجا معلوم میشود چه کسانی باعث خرابیها در
نظام شدند.
وی تاکید کرد: اینها حوادثی است که افراد منظوری از آن
دارند، زیرا قطعا آقای هاشمی قصد توهین و تحقیر روستاییان را نداشته است،
به ویژه آنکه ایشان خودش اهل دهات است و به آن افتخار میکند.
این استاد
اخلاق و عضو ارشد جامعه روحانیت مبارز با اشاره به یک خاطره تاریخی مشابه
حادثه اخیر گفت: اوایل نهضت امام که من مشهد بودم، در منزل آیتالله سید
حسن قمی در روز 25 شوال(2 فروردین 42) برای شهادت امام صادق(ع) منبر رفتم و
طی آن سخنرانی تاکید کردم که دل علما برای اسلام میسوزد و اگر کسی حامی
دین و مستضعفان باشد همین علما هستند و سپس اشاره کردم که آیتالله سبزواری
و قمی و... چه احسانهایی به مردم میکنند. روز بعد فردی به نام حسن
اردکانی با تعدادی فرد شال پیچیده (روستاییهای اطراف مشهد شالهای سفید و
زرد دور سرشان میپیچند و تحت الحنک هم دارند) با بیل و کلنگ جلوی خانه
آیتالله قمی ریختند و به عنوان توهین به دهاتیها سر و صدا به پا کردند و
گفتند آیتالله قمی مخالف کشاورزان و دهاتی هاست. میگفتند شاه میخواهد به
روستاییان زمین بدهد، ولی این آقایان نمیگذارند. آقا یحیی برادر آیتالله
قمی که فردی سیاسی بود گفت کمونیستها این کارها را میکنند و شاه هم برای
عقب نماندن از آنها، این افراد را تحریک کرده است. در همان حال من به
بیرون پنجره نگاه میکردم و دیدم تجمع کنندگان پوتین به پا دارند، در حالی
که روستاییها پوتین به پا نمیکنند! چند وقت بعد به قم رفتم. اوایل ذی
القعده که میلاد حضرت معصومه(س) است در آنجا بودم. منزل عمه من مقابل منزل
امام خمینی(س) بود. آنجا دیدم پسر عمهام آیتالله مرعشی میگوید عدهای به
نام دهاتی اینجا ریخته و به امام و علما توهین میکنند. ما خدمت امام
رسیدیم و ایشان فرمودند بیچاره دهاتیها که از عنوانشان استفاده میشود.
سپس گفتند این تحریک انگلیس و آمریکاست که اینها بدین وسیله میخواهند
دهاتیهای زحمت کش را علیه روحانیون تحریک کنند. آیتالله عبدالرحیم
شیرازی، آیتالله منتظری و.. در آن ملاقات بودند و اکنون هم افرادی چون
آیتالله شیخ حسن صانعی و آیتالله مسعودی شاهد هستند. آنها (تجمع
کنندگان)دهاتی نبودند، بلکه به اسم دهاتی اهدافی را دنبال میکنند.
وی
تصریح کرد: بر اساس این بیان امام، توهین به آقای هاشمی هم تقریبا یک خط
امریکایی است و روستاییان هیچ وقت وسیله و فریب خورده یک جریان خاص نخواهند
شد و من مطمئنم مردم بعد از انقلاب آگاه شده و تحت تاثیر این حرفها قرار
نمیگیرند.
طباطبایی گفت: این کارها میتواند آغاز حرکتهای اعتراض گونه
علیه نظام باشد. همانطور که در دولت گذشته به خاطر عدم خرید میوه هایشان
یا آفت زدن و سرمازدگی مطالبات و تجمعاتی داشتند، اما رسانهای نشد، امروز
چگونه است که چنین اظهارنظری بزرگنمایی میشود؟
این خطیب برجسته دینی
اظهار کرد:ای کاش در کشور سر و صدا به پا نمیشد، زیرا تحریک ناروای
روستاییان برای نظام بسیار خطرناک است و جای سوال است که چه کسی روستاییان
را تحریک میکند؟ من به روستاییان میگویم این جو سازیها مانند همان نمونه
تاریخی است که شاه در زمان تصویب لوایح شش گانه روستاییان را علیه روحانیت
و علما شوراند و مردم شهید پرور ایران فراموش نکنند که این حرکت ریشه در
همان سیاست گذشته تحریک در مقابل علما دارد.
وی هشدار داد: من میترسم
امروز با چند واسطه در این قضیه هم دست مغرضان در کار باشد تا شکست خود در
مذاکرات را با اختلافات داخلی جبران کنند و بخواهند به یک مرد بزرگ انقلاب
ضربه بزند؛ گرچه ایشان بزرگوارتر از اینهاست اما در عین حال ما وظیفه داریم
به عنوان یک نکته سیاسی عنوان کنیم که تجمع افرادی با عنوان دهاتی همان
کاری است که شاه در مقابل منزل آیتالله قمی و امام خمینی انجام داد، زیرا
من با چشم خود دیدم که آنها پوتین به پا داشتند و اصلا روستایی نبودند.
طباطبایی
در پایان خاطر نشان کرد: بعضیها شعار مرگ بر آمریکا میدهند، اما عملا
طرفداری از آمریکا را میکنند. روستاییان بدانند نه توهینی شده و نه تحقیری
صورت گرفته است، بلکه عزیزترین افراد در کشور ما آنها هستند و این
روستاییان هستند که کشاورزی میکنند و زحمت میکشند.
*کسانی که در مبارزات نبودند الان ادعایشان خیلی زیاد است
*توهین به آقای هاشمی رفسنجانی، یک خط آمریکائی است
*تحریک روستائیان برای نظام خطرناک است. شاه هم روستائیان را علیه روحانیت تحریک میکرد
منبع :روزنامه جمهوری اسلامی
مولا جان! قسم به بقیع! قسم به فجر! قسم به اولین سپیده عدالت، که معجزه مهدوی(علیهالسلام) به وقوع خواهد پیوست و آستان کبریایی تو برای همیشه؛ در آغوش آرزومندان خواهد بود!
ما را بگیر دست، که از پا افتادهایم آقا! به حق تربت پنهان مادرت(علیهاالسلام) !
– چگونه مویه نکنم؟! در سوگ مولایی که عظمت نامش، آسمان را به تواضع وامیدارد! چگونه به این اشکهای ناقابل بسنده کنم، که وسعت مصیبتت، فراتر از ادراک خاکیِ ما ناسوتیان است!
– صدای گریه میآید! … صدای ضجه فرشتگان!
بقیع، امشب دوباره، در خاک تو خورشیدی خواهد دمید و ستارهای به آسمان خواهد شتافت!