یارانه و عدالت(2): طرح هدفمندی یارانه ها از دیدگاه امام خامنه ای
بسم الله الرحمن الرحیم
زمینهى دیگرى که در آن، همت مضاعف را انسان مشاهده میکند و به دنبال خود، دریائى از کار به وجود مىآید، مسئلهى عرصههاى اقتصادى است که یک نمونهى آن، گام بلند هدفمند کردن یارانههاست. خوب است ملت عزیز ما بدانند که همهى صاحبنظران اقتصادى - چه آن کسانى که از لحاظ دیدگاههاى اقتصادى با دولت فعلى موافقند، و چه آن کسانى که دیدگاههاى اقتصادى آنها مخالف با نظرات دولت فعلى است - متفقند که هدفمند کردن یارانهها یک کار بسیار لازم، بسیار اساسى و بسیار مفید است. این، جزو آرزوهائى بود که سالهاى گذشته از دولتها مطالبه میشد. ورود در این میدان، کار دشوار و سختى است؛ زمینهها هم آماده نبود. بحمداللَّه اکنون این کار شروع شده است. همکارى ملت و دولت در این زمینه هم انصافاً عالى بود. حرکت مردم در جهت هدفمند کردن یارانهها، حرکت عالىاى بود. آثار این کار در آینده بتدریج آشکار میشود؛ اگرچه تا امروز هم بعضى از آثار مثبت آن آشکار شده است. اهداف مهم این کار، در درجهى اول، توزیع عادلانهى یارانههاست. دستگاه مدیریت کشور یارانههائى را بین مردم تقسیم میکند. با شکل قبلى، این یارانهها به کسانى که بیشتر پول داشتند، بیشتر مصرف میکردند، بیشتر میرسید؛ اما به کسانى که کمتر پول داشتند، کمتر مصرف میکردند، این یارانهها کمتر میرسید. با هدفمند کردن یارانهها، توزیعِ عادلانه انجام میگیرد؛ یعنى به همه، به نسبت واحدى میرسد. این، یک گام بلند در جهت ایجاد عدالت اجتماعى است.(بیانات در حرم مطهر رضوی در آغاز سال ۹۰)
>> سال 90 را «سال جهاد اقتصادى»
اعلام کردیم؛ لذا من از مسائل اقتصادى آغاز میکنم. تحرک اقتصادى مسئولین
کشور با همراهى مثالزدنى و تحسینبرانگیز مردم در طول سال 90 قابل ذکر
است. از جملهى آنچه که میتوان در این زمینه مطرح کرد، همین مسئلهى
هدفمندى یارانههاست. همهى کارشناسان اقتصادى، چه در دولتهاى قبلى، چه در دولت کنونى متفقالقولند که هدفمندى یارانهها
براى کشور یک نیاز و یک ضرورت است؛ همه این را اعتراف کردهاند. با وجود
اینکه این معنا مورد اتفاق همه بوده است، اما این اقدام لازم به خاطر
دشوارىهایش، به خاطر پیچیدگىهایش،
بر زمین مانده بود. دولت و مجلس در سال 90، در شرائط تحریم، در شرائطى که
دشوارى و پیچیدگى این کار بیشتر از همیشه است، همت کردند، اقدام کردند و
مراحل مهمى از این کار را پیش بردند. کار تمام نشده است؛ اما آنچه که
تاکنون مسئولان کشور - چه در دولت، چه در مجلس شوراى اسلامى - اقدام
کردهاند و پشتیبانى و همدلى و همراهى ملت، آنها را قرین موفقیت کرده، بسیار مهم و قابل توجه است.
هدفهاى عمدهى این قانون، چند مطلب بسیار اساسى است که من اشاره میکنم. آحاد مردم عزیز ما اینها را شنیدهاند، لیکن باید تأمل و تعمق کنند. این کار، کار بزرگى است؛ کار مهمى است. یکى از هدفهاى این قانون عبارت است از توزیع عادلانهى یارانههائى که نظام و دولت به مردم میدهد. من قبلاً در یک صحبتى شرح دادم که یارانهها همیشه به صورت نامتعادل و غیر عادلانه در بین قشرهاى مختلف مردم تقسیم میشده است؛ طبیعت کار یارانهى عمومى همین است. با هدفمندى یارانهها، در واقع یک تعادلى، یک اجراى عدالتى در تقسیم و توزیع یارانهها وجود پیدا کرده است. و من خبرهاى موثقى از سراسر کشور دارم که حاکى از آن است که این کار در بهبود زندگى طبقات ضعیف نقش مؤثر داشته است. این یکى از هدفهاست، که مهمترین هدف و مقصد از این قانون هم همین است.
یک هدف دیگر، اصلاح ساختار تولید و اصلاح ساختار اقتصاد کشور است. چرخهى
تولید در کشور، چرخهى معیوبى بوده است. آنچه را که ما در مجموعهى تولیدى
کشور به دست مىآوردیم، با مصرف بیشتر، هزینهى بیشتر و دستاورد و بازدهِ
کمتر بوده است. طبق تشخیص کارشناسان اقتصادى - که همه بر آن اتفاق نظر
دارند - هدفمندى یارانهها میتواند این را اصلاح کند؛ حالت پرمصرف و کمبازده را از تولید کشور بستاند و مصرف و بازده را در تولید متعادل کند.
یک هدف دیگر، مدیریت مصرف حاملهاى
انرژى است. ما چون یک کشور نفتخیز بودیم، از اول عادت کردیم بنزین را،
گاز را، گازوئیل را، نفت سفید را بدون ملاحظه مصرف کنیم. مصرف ما از مصرف
بسیارى از کشورها - شاید به یک معنا از همهى کشورها - بیشتر و بىرویّهتر بوده است. این هدفمندى یارانهها، کشور را به صرفهجوئى در مصرف حاملهاى انرژى میکشاند. آمارهائى که منتشر شده است و آمارهاى مورد قبول است، به ما نشان میدهد که تا همین امروز اگر قانون هدفمندى یارانهها
اجرا نمیشد، مصرف بنزین در کشور تقریباً دو برابر مصرفى بود که امروز
انجام میگیرد. وقتى که تولید داخلى بنزین به قدر مصرف نیست، ما مجبوریم چه
کار کنیم؟ باید بنزین را وارد کنیم؛ یعنى دست ملت ایران زیر کارد بدخواهان
و دشمنان باشد. با این کار، صرفهجوئى شد. امروز مصرف بنزین در کشور،
تقریباً به قدر تولید داخلى است؛ احتیاج به واردات بنزین نداریم؛ این براى
کشور یک امتیاز بزرگ است. این کار در سال 90 انجام شد؛ در همان وقتى که
دشمنان ما، ما را تحریم کردند؛ براى اینکه ملت را به زانو دربیاورند؛ اما
جوانان ملت همت کردند، با این کارها توانستند نقشه و توطئهى دشمن را خنثى کنند.(بیانات در حرم رضوی در آغاز سال ۹۱)
چند آیه از سوره یس با هم بخوانیم:
... بسم الله الرحمن الرحیم ...
إِنَّا جَعَلْنَا فِی أَعْنَاقِهِمْ أَغْلَالًا فَهِیَ إِلَى الْأَذْقَانِ فَهُم مُّقْمَحُونَ ﴿٨﴾ وَجَعَلْنَا مِن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْنَاهُمْ فَهُمْ لَا یُبْصِرُونَ ﴿٩﴾ وَسَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿١٠﴾ إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکْرَ وَخَشِیَ الرَّحْمَـٰنَ بِالْغَیْبِ ۖ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ کَرِیمٍ ﴿١١﴾ إِنَّا نَحْنُ نُحْیِی الْمَوْتَىٰ وَنَکْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ ۚ وَکُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُّبِینٍ ﴿١٢﴾
ما در گردنهاى آنان، تا چانههایشان، غُلهایى نهادهایم، به طورى که سرهایشان را بالا نگاه داشته و دیده فرو هشتهاند. (۸) و [ما] فراروى آنها سدى و پشت سرشان سدى نهاده و پردهاى بر [چشمان] آنان فرو گستردهایم، در نتیجه نمىتوانند ببینند. (۹) و آنان را چه بیم دهى [و] چه بیم ندهى، به حالشان تفاوت نمىکند: نخواهند گروید. (۱۰) بیم دادن تو، تنها کسى را [سودمند] است که کتاب حق را پیروى کند و از [خداى] رحمان در نهان بترسد. [چنین کسى را] به آمرزش و پاداشى پر ارزش مژده ده. (۱۱) آرى! ماییم که مردگان را زنده مىسازیم و آنچه را از پیش فرستادهاند، با آثار [و اعمال]شان درج مىکنیم، و هر چیزى را در کارنامهاى روشن برشمردهایم. (۱۲)
(ترجمه فولادوند)
به راستی چرا برخی اندک از انسان ها ( برخی از مسئولین و شبه خواص) چشمشان را بر روی حقایق میبندند و به برآورن نیاز های شخصی خودشان صرفاً میپردازند و از عده کثیری از همان مردمی که آنها را انتخاب کردند و از نظر معیشتی در تگنا هستند غافل می شوند و به آنها گاهاً توهین هم میکنند؟!
مگر امام خمینی نفرمود:
در هر صورت ما برای خاطر حفظ یک کشوری، برای خاطر استقلال یک کشوری که باز یک قدرتهایی نیایند دوباره در کشور ما و بخواهند چه بکنند؛ باید مردم را نگه دارید. هر کدام در هرجا که هستید مردم را همراه خودتان نگه دارید. و مردم را با هم جوش بدهید؛ یعنی صحبتهایی که میکنید، در مجالسی که مردم دارند، بروید صحبت کنید برای مردم و مردم را آگاه کنید که این بساطی که ـ فرض کنید ـ بعضی از روشنفکرها میخواهند درست بکنند، این بساط، بساطی است که اگر اشتباه کردهاند خوب، اشتباه. و اگر یک نقشهای در کار هست که یک همچو کارهایی بشود، نقشهاش را به هم بزنند. مردم با هم باشند. آقا، مردم تا حالا در این چند سال آخر که چقدر اینها زحمت کشیده اند. مردم خیلی خوب اند. مردم ما واقعاً خوب اند. شاید نظیر ملت ایران در هیچ جا نباشد. ماها بدیم. آنها خیلی خوب اند. من گاهی در ذهنم این معنا میآید که اگر در آخرت ـ من خودم را میگویم ـ من جهنم بروم آن کسی که برای من یک کاری کرده، به خیال اینکه من آدم هستم، برای من یک کاری کرده است در بهشت باشد. میگویند بهشت مُشْرِف به جهنم است. میبینند آنها را. خوب من چه جواب بدهم به او؟ اینها به من بگویند که ما برای تو مثلاً «اللّه اکبر» گفتیم. تظاهر کردیم، تو جوری بودی که رفتی جهنم و ما برای خاطر تو بهشت رفتیم. تو خودت ملعون بودی، رفتی جهنم. این مردم خوباند. این خوبها را نگه دارید. این مردم خوب را با خودتان همراه کنید. وقتی تمام استانها، اشخاصی که در استانداری هستند، تمام این استاندارها بنا را بر این بگذارند که کارهای خودشان را خوب انجام بدهند، در خدمت مردم باشند، حالی کنند به مردم که حکومت اسلامی، حکومت خدمت است. پیغمبر اکرم خدمتگزار مردم بود با اینکه مقامش آن بود ولی خدمتگزار بود. خدمت میکرد. آن قصۀ مالک اشتر را من کراراً گفته ام. عبور میکرد از جایی. سردار اوّل اسلام بود. از یک جایی عبور میکرد. یک کسی نشناخت و یک فحشی داد. یک چیزی گفت. وقتی رد شد آن کسی که آنجا نشسته بود گفت؛ تو او را شناختی؟ گفت نه. گفت: مالک اشتر بود. دوید مردک، دید رفته مسجد، رفته مسجد نماز میخواند. رفت عذرخواهی کرد. گفت: من نیامدم مسجد الاّ اینکه برای تو طلب مغفرت بکنم. این یک کلمه ببینید چه میکند با قلب آن آدم.(۱۳۵۹/۰۹/۱۵)