تقابل تفکر توحیدی با تفکر مادی
tavalod.blog.ir |
يكشنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۲، ۱۲:۰۸ ق.ظ |
۳ نظر
انقلاب اسلامی آمد تا به اهل دنیای مادی بفهماند که به گونهای دیگر هم می توان ....
بسماللّهالرّحمنالرّحیم
الحمد للّه ربّ العالمین
انقلاب اسلامی و تمدن غرب (۱)
خیال باطل
گمان
می بردند که دیگر هر ارادهای که بکنند محقق خواهد شد و هر آنچه بدان
تمایل داشته باشند باید مورد تسخیر و تغییر قرار بگیرد و هر آنچه در مقابل
آنها ایستادگی می کند باید اسیر تفکر آنها و یا نابود شود، روزگار می گذشت
تا زمزمههای از ایران به گوشهایشان نواخته شد.
ندای آزادی و استقلال از سمت ایران در دهه پنجاه بیش از پیش در فضای ایران و در غرب طنین انداز شده بود، آری در سال ۵۷ این قلبهای مستعد مردم بود که با هدایت آن هادی بزرگ، امام خمینی(رحمه الله) برندازی نظام دست نشانده غربی و در یک کلام رفع سلطه بر ملت را در کارنامه ی ایرانی اسلامی خود ثبت کرد.
ظهور نور
آری انقلابی سر برافراشت که تفکر، اهداف، شعارها و مسیرش دقیقاٌ مخالف با تفکر و اندیشهای است که غربیها حدود ۴۰۰ سال است آن را می پرورانند و حال آن را به شکل یک تمدن جامع عرضه می کنند، بیچارهها گمان می کردند که این تفکر و اندیشه منقطع از خدا و انبیا آنها را نجات می دهد، و از این رو گاهاً برای دیگران نیز نسخه می پیچیدند و تفکرشان را در غالب یک تمدن صادر می کردند و شرقیها را که دارای تمدن هایی ریشه دار و بعضاً با اصول انسانی و الهی بودند را از خود بیگانه کردند.
جلوه نور
انقلاب اسلامی آمد تا به آنها بفهماند که به گونهای دیگر هم می توان زیست، می توان بر اساس اصول الهی و انسانی نیز زندگی کرد، می توان با خدا بود و با خدا بودن را در زندگی پیاده کرد، می توان انسان و جامعه انسانی را به کمال حقیقی خودش رساند، می توان بر اساس دستور انبیا نیز جامعه را مدیریت کرد، می توان به گونهای زندگی کرد که انسان هر لحظه هم سیر به سمت الله داشته باشد و هم امورات زندگی خویش را تدبیر کند، می توان به نقاط پیشرفته علمی در حالی که خدا از انسان راضی هست رسید، می توان به علومی رسید که عدالت را در همه زمینهها در جامعه نشر دهد، می توان از طبیعت استفاده کرد و با آن همسنخ شد بدون اینکه با آن به عداوت برخیزیم و آن را نابود کنیم، می توان خود را باور داشت و می توان ... .
شروع درگیری ها
آنها چون طاقت شنیدن و حتی تصور کردن این اهداف و رویکردهای الهی و اسلامی را نداشتند تا آنجا که توانستند شروع به عداوت و دشمنی کردند، چون انقلاب اسلامی ریشه آنها را هدف قرار داده است یعنی تفکر و اندیشه آنها را، ابتدا با ایجاد چند دستگی و شورش در بین مردم، سپس با ایجاد جنگ بین ایران و عراق از نظر نظامی با انقلاب مقابله کردند و انواع تاکتیکهای نظامی را بر علیه کشورمان و انقلاب نوپایی که شکل گرفته بود روا داشتند تا به گمان خودشان این حرکت عظیم را از سر راه زیاده خواهیهای نفسانیشان بردارند و به حرکت خودشان ادامه بدهند. که البته در این استراتژیها شکست خوردند و رو به تهاجم فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و ... آوردند که انشاء الله در اینها نیز به طور کامل طعم شکست را می چشند.
چرا عداوت؟
بله اساس دشمنی و نا هم سنخی ما با غرب بر سر انرژی هستهای و موشک و... نیست اینها ظاهر قضیه است، چون نمی توانند بیایند در ظاهر در جلوی مردم دنیا بگویند که ما می خواهیم قدرت اول جهان باشیم، ما می خواهیم همه جا را از نظر فرهنگی و سیاسی و ... تحت سلطه کامل خود در آوریم، ما می خواهیم نظام سرمایه داری و مکیدن خون مستضعف را سر لوحه امورات خود قرار دهیم،ما نمی خواهیم عدالت در سرتاسر جهان حاکم شود، ما طاقت دیدن کسی را را نداریم که در مقابل ما قرار بگیرد و ما ما در بیفتد و بخواهد ما را نقد کند و ... می آیند و دلایلی برای عداوتشان با ایران و انقلاب پیدا می کنند که عوام فریب است و مردم دنیا را مثلاً از ایران می ترسانند تا کسی سراغ ایران نرود و با تفکر او آشنا نشوند، حرفهای رهبری و ... را از رسانههای خودشان آنجور که باید پخش نمی کنند، چرا؟
چون تفکرشان در خطر نابودی است چون تفکر آنها قدرت مقابله با تفکر توحیدی را ندارد، چون آنها تفکرشان کثرت محض است و تفکر انقلاب اسلامی توحید محض، چون تفکر انقلاب اسلامی حامی اکثر افراد جوامع است و تفکر آنها حامی اقل افراد جوامع یعنی سرمایه داران.
ندای آزادی و استقلال از سمت ایران در دهه پنجاه بیش از پیش در فضای ایران و در غرب طنین انداز شده بود، آری در سال ۵۷ این قلبهای مستعد مردم بود که با هدایت آن هادی بزرگ، امام خمینی(رحمه الله) برندازی نظام دست نشانده غربی و در یک کلام رفع سلطه بر ملت را در کارنامه ی ایرانی اسلامی خود ثبت کرد.
ظهور نور
آری انقلابی سر برافراشت که تفکر، اهداف، شعارها و مسیرش دقیقاٌ مخالف با تفکر و اندیشهای است که غربیها حدود ۴۰۰ سال است آن را می پرورانند و حال آن را به شکل یک تمدن جامع عرضه می کنند، بیچارهها گمان می کردند که این تفکر و اندیشه منقطع از خدا و انبیا آنها را نجات می دهد، و از این رو گاهاً برای دیگران نیز نسخه می پیچیدند و تفکرشان را در غالب یک تمدن صادر می کردند و شرقیها را که دارای تمدن هایی ریشه دار و بعضاً با اصول انسانی و الهی بودند را از خود بیگانه کردند.
جلوه نور
انقلاب اسلامی آمد تا به آنها بفهماند که به گونهای دیگر هم می توان زیست، می توان بر اساس اصول الهی و انسانی نیز زندگی کرد، می توان با خدا بود و با خدا بودن را در زندگی پیاده کرد، می توان انسان و جامعه انسانی را به کمال حقیقی خودش رساند، می توان بر اساس دستور انبیا نیز جامعه را مدیریت کرد، می توان به گونهای زندگی کرد که انسان هر لحظه هم سیر به سمت الله داشته باشد و هم امورات زندگی خویش را تدبیر کند، می توان به نقاط پیشرفته علمی در حالی که خدا از انسان راضی هست رسید، می توان به علومی رسید که عدالت را در همه زمینهها در جامعه نشر دهد، می توان از طبیعت استفاده کرد و با آن همسنخ شد بدون اینکه با آن به عداوت برخیزیم و آن را نابود کنیم، می توان خود را باور داشت و می توان ... .
شروع درگیری ها
آنها چون طاقت شنیدن و حتی تصور کردن این اهداف و رویکردهای الهی و اسلامی را نداشتند تا آنجا که توانستند شروع به عداوت و دشمنی کردند، چون انقلاب اسلامی ریشه آنها را هدف قرار داده است یعنی تفکر و اندیشه آنها را، ابتدا با ایجاد چند دستگی و شورش در بین مردم، سپس با ایجاد جنگ بین ایران و عراق از نظر نظامی با انقلاب مقابله کردند و انواع تاکتیکهای نظامی را بر علیه کشورمان و انقلاب نوپایی که شکل گرفته بود روا داشتند تا به گمان خودشان این حرکت عظیم را از سر راه زیاده خواهیهای نفسانیشان بردارند و به حرکت خودشان ادامه بدهند. که البته در این استراتژیها شکست خوردند و رو به تهاجم فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و ... آوردند که انشاء الله در اینها نیز به طور کامل طعم شکست را می چشند.
چرا عداوت؟
بله اساس دشمنی و نا هم سنخی ما با غرب بر سر انرژی هستهای و موشک و... نیست اینها ظاهر قضیه است، چون نمی توانند بیایند در ظاهر در جلوی مردم دنیا بگویند که ما می خواهیم قدرت اول جهان باشیم، ما می خواهیم همه جا را از نظر فرهنگی و سیاسی و ... تحت سلطه کامل خود در آوریم، ما می خواهیم نظام سرمایه داری و مکیدن خون مستضعف را سر لوحه امورات خود قرار دهیم،ما نمی خواهیم عدالت در سرتاسر جهان حاکم شود، ما طاقت دیدن کسی را را نداریم که در مقابل ما قرار بگیرد و ما ما در بیفتد و بخواهد ما را نقد کند و ... می آیند و دلایلی برای عداوتشان با ایران و انقلاب پیدا می کنند که عوام فریب است و مردم دنیا را مثلاً از ایران می ترسانند تا کسی سراغ ایران نرود و با تفکر او آشنا نشوند، حرفهای رهبری و ... را از رسانههای خودشان آنجور که باید پخش نمی کنند، چرا؟
چون تفکرشان در خطر نابودی است چون تفکر آنها قدرت مقابله با تفکر توحیدی را ندارد، چون آنها تفکرشان کثرت محض است و تفکر انقلاب اسلامی توحید محض، چون تفکر انقلاب اسلامی حامی اکثر افراد جوامع است و تفکر آنها حامی اقل افراد جوامع یعنی سرمایه داران.
محمد علی ابراهیمی
۱۱ اسفند ۱۳۹۲
۱۱ اسفند ۱۳۹۲
نه
یا علی