ما باید این اصل را از یاد نبریم که وظیفهی ما تحقّق بخشیدن به اسلام
بکامله است؛ باید دنبال اسلام کامل باشیم.
اینجور نباشد که از آرمان اسلام
بکاهیم بهخاطر اینکه مثلاً در فلان قضیّه موفّق بشویم؛ نه، موفّقیّت ما،
پیشرفت ما وابسته به این است که انشاءالله بتوانیم [اسلام کامل را محقّق
کنیم]. اگر اینجور شد، خدای متعال هم کمک خواهد کرد، و نصرت الهی
قطعاً و یقیناً و بدون هیچ تردیدی متوقّف به این است که ما دین خدا را
نصرت کنیم. اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم؛ (۲۰) دیگر صریحتر از این و
واضحتر از این، حرفی وجود ندارد؛ «اِن تَنصُرُوا الله» یعنی دین خدا را
نصرت کنید؛ اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم وَ یُثَبِّت اَقدامَکُم؛ (۲۱) وَ
لَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُه؛ (۲۲) اینها دیگر چیزهای مؤکّدی است که وعدههای الهی است؛
نباید به این وعدههای الهی بیتوجّه بود؛ اَلظّآنّینَ بِاللهِ ظَنَّ
السَّوء؛ (۲۳) اینکه واقعاً انسان وعدهی خدا را غیر قابل تحقّق بداند،
بدترین سوءظنّ به خدای متعال است که خدای متعال در سورهی مبارکهی
انّافتحنا، آن کسانی را که اینجور حرکت میکنند مورد غضب خود دانسته است.
(۲۴)
خدای متعال پیغمبران را فرستاد برای توحید،
برای اجتناب از طاغوت، برای
عبودیّت خداوند؛ اساس کار این است. یا وصیّتی که خدای متعال در آن آیهی
شریفهی سورهی شوری، به نوح و به ابراهیم و به موسی و به بقیّه کرده است:
اَن اَقیمُوا الدّین؛ (۱۲) آنکه مورد نظر است، اقامهی دین است؛ یعنی
همهی دین را باید اقامه کرد؛
دین حدّاقلّی و اکتفای به حدّاقلها، از نظر اسلام قابل قبول نیست؛ ما در معارف خودمان چیزی بهعنوان دین حدّاقلّی نداریم،
خطّمشی قطعی ما باید این باشد که دنبال اسلامِ تمام و کامل باشیم
این حرکت آنها علیه اسلام و تلاش آنها برای اسلامهراسی، نتیجهی عکس خواهد
داد؛ به این معنا که اسلام را در کانون پرسش جوانها قرار میدهد؛ یعنی اگر
به مردم معمولی دنیا یک تلنگری زده شود، یک توجّهی به آنها داده شود، اینها
ناگهان به فکر میافتند که علّت اینکه اینقدر اسلام در این مطبوعات
صهیونیستی، در این شبکههای تلویزیونیِ وابستهی به محافل قدرتمند و دارای
زر و زور مورد تهاجم قرار میگیرد چیست؟ این خود زمینهی یک پرسش است و این
پرسش به نظر ما برکاتی دارد و میتواند این تهدید را تبدیل به فرصت کند.
متن کامل بیانات در ادامه مطلب