آرمان آفتاب شرق در مرداد 1394 با مانع مواجهه شد... اعلام مانع در 18 مرداد...
tavalod.blog.ir |
يكشنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۴، ۰۸:۲۴ ق.ظ |
۱ نظر
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین
الحمدلله رب العالمین
تولد: خدا را سپاسگزاریم از اینکه نوری بر قلب این مردم همیشه در صحنه قرار داده که برخی جریان سازی ها که خلاف جریان انقلاب است را در نطفه خفه می کند...
و اما بعد:
تیتر های روزنامه های آرمان و آفتاب و شرق در یک موضوع خاص (18 مرداد 1394) و نقد مختصری بر آن:
شرق: کمپین رسانههای تندرو علیه رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام
پشت یک اتهام
*در ضمن اگر این حرکت مردمی در مقابله با این تفکر که شما از آن به عنوان رمز روستا یاد کرده اید برایتان اهمیت نداشت آن را در صفحه سه روزنامه همفکر و همسوی خود تیتر نمی زدید...
و این را به گوش و چشمان خود بیاموزید که ما دلواپس نیستیم ما انقلابی هستیم، انقلابی!
انتخاب واژه دلواپس رمزی است برای شما در روزنامه ها و ارائه تفکرتان، و بزودی پی خواهید برد که انتخاب این واژه یک خطای راهبردی توسط شما بوده است و سودی از انتخاب این واژه و تیتر کردن مدام آن و نسبت دادن آن به جریان های مخالف خود نخواهید برد...
ما بقی نوشته های ایشان در این روزنامه و روزنامه های دیگر غالبا در این مقاله پاسخ گفته شده است.
یا حق
-آرمان:(http://armandaily.ir/?News_Id=123795)
آرمان - مطهره شفیعی:
اینبار روستاییان بهانه شدهاند؛ صفا و صداقت ویژگی بارز اهالی روستاست
اما چرا برخی به خود اجازه میدهند اقشار مختلف مردم کشور را بهانه
بازیهای سیاسی و جناحی خود قرار دهند. این روزها برخی درصدد سوءاستفاده از
صداقت و حیای مردم روستانشین هستند و میخواهند آنان را ابزار هجمه به
شخصیتی قرار دهند که بیشترین برنامهریزی را برای توسعه کشور از جمله
روستاها داشته و آنچه به عنوان تحولات روستایی در سالهای اخیر به عنوان
سند افتخار دولتها مطرح شده است همه ناشی از برنامهریزیهای صورت گرفته
در دولت او بوده است. آیتا... هاشمی رفسنجانی در شرایطی عهدهدار مدیریت
اجرایی کشور شد که همه مردم دست در دست هم باید به ترمیم خرابیهای پس از
جنگ تحمیلی میپرداختند اما وی به عنوان رئیس دستگاه اجرایی کشور فراموش
نکرد که همه بخشهای کشور از شهرهای بزرگ گرفته تا روستاها را باید آباد
کرد و این آبادانی پاداشی برای رشادتها و صبوریهای آنهاست.
+تحلیل:
(1) این را همیشه مد نظر داشته باشید که در یک کشور به این وسعت فقط یک مدیر ارشد اجرایی نیست که کارها را انجام می دهد و بار اصلی کار ها بر دوش مردم و مدیرانی هست که در سطوح پایین تر مشغول فعالیت هستند ازجمله همان روستاییان و کسانی که قلب آنها برای ایشان می تپد مانند همین کسانی که بعد از وقوع سیل اخیر به امداد همین مردم روستایی پرداختند و از سمت رئیس جمهوری وقت هیچ تشویق یا دستوری هم نداشتند.
(2) اینکه به اصطلاح یک مدیر ارشد اجرایی به آبادانی یک کشور بپردازد یا به فکر آبادانی باشد وظیفه او است و در تمامی کشور های دنیا با هر نوع سطح فکری مدیرانشان این را بعضاً خیلی قوی تر از آنچه ما در آن 16 سال بعد از جنگ دیدیم دنبال می کنند.
(3) آیا در آن 16 سال توجه به قشر روستایی همانند و یا حتی نزدیک به آن توجه ویژه ای بود که توسط دولت نهم و دهم انجام گرفت و مشکلات و معضلات روستاییان از نزدیک مورد بررسی قرار گرفت؟
(4) آیا کارهای عمرانی و آبادانی هایی که در دولت نهم و دهم انجام گرفت در دولت های قبل قابل انجام نبود؟
(5) آیا دولتمردان قبلی نمی توانستند به مردم روستاها و شهرها سفر کنند و از وضع آنان از نزدیک مطلع شوند و مشکلات ایشان را برطرف کنند؟
+تحلیل:
(1) این را همیشه مد نظر داشته باشید که در یک کشور به این وسعت فقط یک مدیر ارشد اجرایی نیست که کارها را انجام می دهد و بار اصلی کار ها بر دوش مردم و مدیرانی هست که در سطوح پایین تر مشغول فعالیت هستند ازجمله همان روستاییان و کسانی که قلب آنها برای ایشان می تپد مانند همین کسانی که بعد از وقوع سیل اخیر به امداد همین مردم روستایی پرداختند و از سمت رئیس جمهوری وقت هیچ تشویق یا دستوری هم نداشتند.
(2) اینکه به اصطلاح یک مدیر ارشد اجرایی به آبادانی یک کشور بپردازد یا به فکر آبادانی باشد وظیفه او است و در تمامی کشور های دنیا با هر نوع سطح فکری مدیرانشان این را بعضاً خیلی قوی تر از آنچه ما در آن 16 سال بعد از جنگ دیدیم دنبال می کنند.
(3) آیا در آن 16 سال توجه به قشر روستایی همانند و یا حتی نزدیک به آن توجه ویژه ای بود که توسط دولت نهم و دهم انجام گرفت و مشکلات و معضلات روستاییان از نزدیک مورد بررسی قرار گرفت؟
(4) آیا کارهای عمرانی و آبادانی هایی که در دولت نهم و دهم انجام گرفت در دولت های قبل قابل انجام نبود؟
(5) آیا دولتمردان قبلی نمی توانستند به مردم روستاها و شهرها سفر کنند و از وضع آنان از نزدیک مطلع شوند و مشکلات ایشان را برطرف کنند؟
قضیه دقیقا از زمانی آغاز شد که خبر اعلام آمادگی آیتا... هاشمی برای
کاندیداتوری در انتخابات مجلس خبرگان منتشر و علنی شد و برخی که سالهاست از
این حضور میترسند چراغ تاریکخانههای تخریب خود را روشن کردند تا اگر
نتوانستند آیتا... را از تصمیم خود منصرف کنند لااقل تلاش کنند تا نوعی
بدبینی نسبت به چهره شناخته شده انقلاب و یار نزدیک امامخمینی(ره) ایجاد
کنند که البته خود بهتر از هر قشری میدانستند این ره که میروند به
ناکجاست. اما باید از آنها پرسید مگر منافع جناحی و گذرا چقدر اهمیت دارد
که ایثارها و فداکاریهای اقشار مختلف مردم را فراموش کرده و حتی از قشر
زحمتکش روستانشین که به دور از هیاهوهای تبلیغاتی و جناحی تنها برای رفع
نیازهای کشور تلاش شبانهروزی میکنند، برای رسیدن به مقاصد خود سوءاستفاده
سیاسی میکنند؟
+تحلیل:
(1) به نظر شما آیا ورود یک شخصی که اولا قبلاً نیز در خبرگان بوده و باز می خواهد باشد ترس دارد؟
(2) به نظر شما ورود شخصی که در برخی از آخرین انتخابات مجلس و ریاست جمهوری دوره های گذشته رای نیاورده و در انتخابات ریاست جمهوری رد صلاحیت شده ترس دارد؟
(3) به نظر ما حتما ایشان باید شرکت کنند تا بر همگان روشن شود که چقدر از حمایت مردمی برخوردارند! رد صلاحیت ایشان در دوره آخر انتخابات ریاست جمهوری کمکی به شما روزنامه نگاران و ... همفکر با ایشان بود تا از ایشان همچنان به عنوان یک چهره مردمی یاد کنید.
+تحلیل:
(1) به نظر شما آیا ورود یک شخصی که اولا قبلاً نیز در خبرگان بوده و باز می خواهد باشد ترس دارد؟
(2) به نظر شما ورود شخصی که در برخی از آخرین انتخابات مجلس و ریاست جمهوری دوره های گذشته رای نیاورده و در انتخابات ریاست جمهوری رد صلاحیت شده ترس دارد؟
(3) به نظر ما حتما ایشان باید شرکت کنند تا بر همگان روشن شود که چقدر از حمایت مردمی برخوردارند! رد صلاحیت ایشان در دوره آخر انتخابات ریاست جمهوری کمکی به شما روزنامه نگاران و ... همفکر با ایشان بود تا از ایشان همچنان به عنوان یک چهره مردمی یاد کنید.
کلید هجمه از کجا زده شد؟
ماجرای هجمه اخیر از آنجا آغاز شد که آیتا... هاشمی در مصاحبهای گفت:
«اگر بناست کسانی امام(ره)را بشناسند، آنهایی هستند که لحظات حساس را خدمت
امام بودند. از لحظههایی که امام کارشان را شروع کردند و تا آخرین لحظه که
از دنیا رفتند، جزو امنای امام بودند. اعتمادی که امام در تاریخ خودشان به
ما داشتند به کمترکسی داشتند. اینهایی هم که چنین حرفهایی میزنند، یک
ادعاست و بیدلیل میگویند ما میخواهیم امام را همانگونه که هستند،
بشناسانیم. اصلا افتخارمان این است که امام را درک کردیم. آنهایی که درک
نکردند و میگفتند که جواب این خونها را چه کسی میدهد و مبارزه حرام است،
باید فکری بکنند.» و زمانی که از او پرسیده شد شما اساسا اینها را انقلابی
میدانید؟ پاسخ داد: « فرق میکنند. بعضیهایشان انقلابی بودند و وقتی که
سختگیریهای حکومت زیاد شد، دیگر ادامه ندادند. بعضیها هم اصلا آن موقع
نبودند و در کوچههای روستاهایشان میگشتند. ولی الان آمدهاند و انقلابی
شدهاند.»
منظور از روستاییان چه بود؟
اما منظور هاشمی از «گشتن در روستاهایشان» چیست که امروز به بهانهای برای
هجمه تندروها و سوءاستفاده از کلام وی تبدیل شده است؟ بیگمان منظور
آیتا... روستاییان باصفا و غیور کشور نیستند که در زمان مبارزه در دولت
هرگاه احساس حضور در صحنه داشتند پیش از همه وارد عرصه شدند و تاریخ انقلاب
شاهد برای آن زیاد دارد. افراد منصف و میانهرو به خوبی از منظور آیتا...
آگاه هستند و آنهایی هم که خود را به خواب زدهاند نمیتوان به سادگی
بیدار کرد. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به طور یقین اشاره دارد به افرادی
که از ابتدا اهل مبارزه نبودند و اگر چه در کلام خود را همراه دیگر
انقلابیون نشان میدادند اما در عمل ترجیح میدانند به مکانهایی دورتر از
کانون اصلی مبارزات رفته و خود را از انظار عمومی دور نگه دارند تا مبادا
وظیفهای برای آنها در مبارزه تعریف شود. اکنون هم در عرصههای سیاسی
مشاهده میشود برخی برای به دوش نکشیدن بار مسئولیت در مواقع حساس به نقاط
دورافتاده و محل زادگاهشان سفر میکنند تا سنگینی نگاه دلسوزان را تحمل
نکنند. اما مخالفان آیتا... که از ابتدای هفته با سپردن پوسترهایی به دست
روستانشینان مختلف و گرفتن عکس از آنها و انتشار در صفحات مجازی و
سایتهایشان سعی در القای بیاحترامی آیتا... هاشمی به روستاییان را
داشتند و کمپینهای بیمحتوایی با عنوان «ما روستایی هستیم» به راه
انداختهاند، به دنبال چه هستند. هرچند روشهایشان آنچنان نخنما شده است
که خود را پشت نقاب پنهان میکنند تا شاهد نگاه تند و عتابآلود جامعه
میانهرو نباشند. اما آنچه مشخص است پوسترهایی است که یکشکل وهمه از سوی
یک گروه تهیه و به روستاهای مختلف ارسال شده است که این نشاندهنده
سازماندهیشده بودن این هجمه است.
+تحلیل:
در این مقاله تحلیل این حرفهایتان هست.
+تحلیل:
در این مقاله تحلیل این حرفهایتان هست.
روستازاده علیه روستایی؟!
طنز ماجرا اینجاست که تخریبگران آن اندازه بیدانش بودند که نمیدانستند
آیتا... هاشمی یک روستازاده است و در روستای نوق 60کیلومتری کرمان به دنیا
آمده است. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام چندی پیش با مرور گذشته و محل تولد
خود توضیح داده بود: «آن زمان اوایل قدرت گرفتن رضاخان بود. روستای ما در
آن موقع، روستایی عقبافتاده و منزوی بود. در سالهای اول کودکی، چیزی
متوجه نمیشدم. کم کم که به دوره دبستان رسیدیم، جنگ جهانی داشت شروع میشد
و شرایط سختی بر مردم میگذشت. چیزی شبیه قحطی در روستا وجود داشت و مردم
آنجا خیلی در مضیقه بودند. فشارهای مأموران دولت (ژاندارمها و امثال
اینها) مردم را اذیت میکرد. حقیقتاً دوران بدی برای مردم بود. البته
خانوادهها از لحاظ مادی، خیلی نیازمند بودند ولی وقتی فضای روستا، فضای
فقیرانهای بود، بر همه سخت میگذشت. روستای ما مردم متدینی دارد. خانواده
ما فرهنگی بودند و پدرم تحصیلات دینی داشت و به کارهای اسلامی خیلی مأنوس
بودند. در مجموع فضای خانواده، فضای سازندهای بود.» آیا واقعا میتوان
پذیرفت ذهن سالم بخواهد شخصیتی که این چنین فضای روستای محل تولد خود را
تشریح میکند به بی احترامی به روستانشینان متهم کند؟ وااسفا از این منافع
جناحی که برخی برای نیل به آن از هر بهانه و ابزاری استفاده میکنند و به
دروغ و تظاهر سنگ دفاع از مردم را به سینه میزنند غافل از آنکه اهداف
دیگری در سر دارند.
+تحلیل:
این که یک انسان کجا به دنیا آمده باشد صرفاً باعث این نمیشود که تفکر او نیز همانگونه و بر اساس حمایت از مردم روستایی باشد، نمونه های تاریخی از این باب زیاد است...
قدرت، شهرت و.... همه چیز را از یاد انسان خواهد برد... انسان اینگونه است.
-آفتاب:(http://aftabeyazd.ir/?newsid=10582)
+تحلیل:
این که یک انسان کجا به دنیا آمده باشد صرفاً باعث این نمیشود که تفکر او نیز همانگونه و بر اساس حمایت از مردم روستایی باشد، نمونه های تاریخی از این باب زیاد است...
قدرت، شهرت و.... همه چیز را از یاد انسان خواهد برد... انسان اینگونه است.
-آفتاب:(http://aftabeyazd.ir/?newsid=10582)
آفتاب
یزد- امید کاجیان: هر چند نه غیر قابل پیش بینی بود، نه امری جدید... اما
این بار هم بخشی از صحبتهای اخیر آیت اله هاشمی رفسنجانی، اسبابی شد
برای فرار به جلوی مخالفینش و آغاز بازی سیاسی که بعد از اعلام آمادگی
رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام برای حضور در انتخابات، از سوی تندروها، کلید
خورد.... اما انگار استراتژی نخ نماشده مخالفین هاشمی این روزها آنقدر از
رنگ و لعاب افتاده است که آنها را وادار به روی آوری به رویکردی لوث و در
عین حال ناکارآمد کرده است. رویکردی که بیش از هر چیز نشان ازآن دارد که
دست مخالفین شیخ هشتادساله سیاست، این روزها خالی خالی است... تا جایی که
مجبورند بگردند و بگردند تا یک جمله از حرفهای هاشمی را ملعبه جریان
سیاسی خود قرار دهند تا با آن مانور تبلیغاتی ضد هاشمی و القای روحیه ثروت
طلبی اورا به دیگران بقبولانند... هاشمی اخیرا در بخشی از صحبتهایش خطاب
به کسانی که در زمان مبارزات انقلابی از بحبوحههای حساس سیاسی قبل از
انقلاب و اوایل آن دور بودند و امروز به خاطر برخورد دری به تخته(!)
برجایگاهی، تکیه زده اند ولی هاشمی و امثال او را ضدانقلاب معرفی میکنند، میگوید: دیروز در کوچه
روستایشان میگشتند و امروز انقلابی شدند "سخنی که باعث شد همه آنهایی که به خوبی کنایه او را گرفتند، مسیر حرفهای هاشمی را به سمت ناکجا آباد هدایت کنند و برای آنکه ذهن عامه را از هدف اصلی این جمله منحرف کنند، ناگهان به یاد روستاییان عزیز کشورمان بیافتند (!)و بگویند که آیت اله به روستاییها اهانت کرده است (!)و بعد کمپینهای اعتراضی به راه بیاندازند....
اما آنچه که درجمله اخیر هاشمی مشخص است این که او اشاره اش به کسانی است که آرامش روزهای سخت را داشته اند و در روزهای آرامش،راه را به سختی دیدهها سخت تر میکنند... کسانی که امروز فریادهای حفظ انقلاب کردنشان، گوش فلک را کر میکند اما همه تلاششان این است تا بانیان همین انقلاب را از چشم بیاندازند و از اسب به زیر بکشند... کسانی که فراموش کرده اند آنچه که امروز به نام جمهوری اسلامی است.... از مبارزاتی است که امثال هاشمی رفسنجانی برای آن کرده و کشیده است و حالا این اتهام زنندگان مدعی، همچون کاسههای داغتر از آش، گویی یادشان رفته است که آیتاله یکی از تاثیرگذارترینهای وجود آنی است که آنها دم ازآن میزنند... وبرای همین هاشمی رفسنجانی هر کلامی که بگویدعدهای در تلاش هستند تا علیه او بتازند و البته مطمئنا این چیز جدیدی نیست....
مردم، نوق و بهرمان را به خاطر هاشمی میشناسند
اما اینکه چرا این عده آنقدر ناتوان شده اند که هر جملهای از هاشمی رفسنجانی را به مغلطه میگیرند و در راستا ی انحراف سخنان او تلاش میکنند سوالی است که از صادق زیبا کلام استاددانشگاه و فعال مطرح سیاسی میپرسیم. وی در باره جمله اخیر آیت اله که ازآن بهره برداری سوء سیاسی شده به آفتاب یزد پاسخ میدهد:" آنچه که آیتاله هاشمی در این جمله " دیروز در روستایشان میگشتند امروز انقلابی شده اند" بیان کرده است به این معناست که افرادی در جریان انقلاب کار خاصی نمیکردند، این عده اگر در شهر یا هر جایی مثل فرانسه و نیویورک هم بودند همین بیعملی را داشتند. در واقع این جمله به معنی عدم ستیزهجویی مبارزه این گروه در جریان انقلاب است. "
+تحلیل:
در این مقاله تحلیل این حرفهایتان هست.
-شرق:(http://www.sharghdaily.ir/News/70251/%D9%BE%D8%B4%D8%AA-%DB%8C%DA%A9-%D8%A7%D8%AA%D9%87%D8%A7%D9%85)
مهسا جزینی: «یک تکه از حرفهای هاشمی را از یک مصاحبه مفصل درباره انقلابینماها درآوردهاند تا ناشیانه اصل حرف او را به حاشیه ببرند. موضوع بحث هاشمی اصلا شهری و روستایی نیست. بحث آنهایی است که ادعای انقلابیبودن دارند، اما در کوران مبارزهای که در شهرهای بزرگ جریان داشت به حاشیه شهرها یا اصطلاحا روستاها پناه بردند و گوشه عافیت را ترجیح دادند، اما حالا منصب گرفته و مدعی سابقه انقلابی شدهاند. هاشمی که خودش بارها به روستاییبودن خودش اذعان و افتخار کرده است!» این بخشی از پاسخ «غلامعلی رجایی»، مشاور هاشمی رفسنجانی به ادعاهای حملهکنندگان به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام است. کسی که در همان مصاحبه که حالا بهانه حمله دوباره تندروها به هاشمی شده حضور داشته است. «رجایی» با اشاره به اینکه «من روزی دو، سه ساعت با آقای هاشمی هستم» به «شرق» میگوید: «برایشان تعریف کردم که موج راه انداختهاند. خندیدند و گفتند: چون دستشان خالی است مجبورند به این چیزها متوسل شوند».
هاشمی چه گفت؟
در مصاحبه چند روز پیش سایت انتخاب و هفتهنامه «طلوع صبح» با «هاشمی» درباره سابقه شناخت او از امام و کنایههایی که این روزها برخی به خاطرات هاشمی میزنند، پرسیده شده بود. هاشمی در پاسخ گفته بود: «اگر بناست کسانی امام(ره) را بشناسند، آنهایی هستند که لحظات حساس را خدمت امام(ره) بودند. از لحظههایی که امام(ره) کارشان را شروع کردند و تا آخرین لحظه که از دنیا رفتند، جزء امنای امام(ره) بودند. اعتمادی که امام(ره) در تاریخ خودشان به ما داشتند به کمتر کسی داشتند. اینهایی هم که چنین حرفهایی میزنند، یک ادعاست و بیدلیل میگویند. ما میخواهیم امام(ره) را همانگونه که هستند، بشناسانیم. اصلا افتخارمان این است که امام(ره) را درک کردیم. آنهایی که درک نکردند و میگفتند که جواب این خونها را چه کسی میدهد و مبارزه حرام است، باید فکری بکنند». خبرنگار در ادامه پرسیده بود: «آیا شما اساسا اینها را انقلابی میدانید؟» که «هاشمی» پاسخ داده بود: «فرق میکنند. بعضیهایشان انقلابی بودند و وقتی که سختگیریهای حکومت زیاد شد، دیگر ادامه ندادند. بعضیها هم اصلا آن موقعها نبودند و در کوچههای روستاهایشان میگشتند. ولی الان آمدهاند و انقلابی شدهاند». «رجایی» میگوید: «در آن مصاحبه از آقای هاشمی سؤال شد که برخی به کنایه میگویند هاشمی حرفهای امام را آنطور که تمایل دارد تعریف میکند. اینگونه طرح شد که جریان پشت این ماجرا هم منتسب به آقای مصباح است. ایشان در پاسخ، به رابطه قدیمیاش با امام اشاره کرد که از ١٣ سالگی که از بهرهمان یزد به قم آمد، با امام آشنا بود. آشنایی هیچکس دیگری حتی آقای مطهری به قدمت آشنایی هاشمی با امام نیست. امام به ایشان خیلی اعتماد داشت حتی این در گفتههای رهبری هم آمده است». «رجایی» میگوید: «هاشمی در پاسخ به مصاحبهکننده که آیا شما افرادی که اینگونه به شما کنایه میزنند را انقلابی میدانید یا نه میگوید: عدهای از آنها انقلابی بودند، ولی وقتی سختگیری شد و فشار حکوت زیاد شد بریدند. عدهای دیگر اصلا آن زمان در قم و اهل مبارزه نبودند و برخی در روستاهای خودشان زندگی میکردند. کمااینکه برخی هم در شهرهای خودشان بودند. هاشمی میگوید که برخی اصلا درون مبارزه نبودند و یکی، دو سال آخر مبارزه بازگشتند و برخی هم حتی در آن دو سال آخر هم نیامدند، ولی بعدا آمدند و مسئولیت گرفتند». «رجایی» میگوید: «اساسا ایشان دارد میگوید که امام بیشترین اعتماد را به ما قدما داشت».
کمپین حمله به هاشمی
«رجایی» با اشاره به حملاتی که متوجه «هاشمی» است میگوید: «سایت... نوشته بود که همسر آقای هاشمی به سوئیس رفته و همین بهانه شده که مهدی را به زندان نبرند، درحالیکه خانم مرعشی سهشنبه در کنگره رؤسای آموزش پرورش حضور داشتند. روز پنجشنبه هم در جماران ایشان را خودم دیدم و باهم صحبت کردیم. به نظر من این اقدامات حرکتی شتابزده است که مانع حضور و رأیآوری ایشان در مجلس خبرگان شود، درحالیکه ایشان خودشان میگویند دو دوره قبل قصد شرکت نداشته، اما رهبری به ایشان میگویند که شرکت در خبرگان بر شما واجب عینی است. الان که شرایط حساستر شده که قطعا بیشتر است».
از زمان انتشار مصاحبه هاشمی با سایت انتخاب و روزنامه طلوع صبح، توپخانه اصولگرایان تندرو دوباره به جریان افتاده است. رسانههایشان سراغ چهرههای مشهور مخالف هاشمی، مانند «روحالله حسینیان» «قاضیزادههاشمی» یا حتی اصولگرایان سنتی، مانند «نبی حبیبی» رفته و از آنها اظهارنظرهایی در نقد و تقبیح اظهارنظر هاشمی گرفتهاند، احتمالا بدون اشاره به مؤخره و مقدمه گفتههای هاشمی. سایت جهان متعلق به «زاکانی»، نماینده مجلس و روزنامه وطن امروز متعلق به «بذرپاش»، نماینده دیگر مجلس و نزدیک به احمدینژاد گفتههای هاشمی را قلب کرده، مصداق توهین به روستاییان قلمداد کردهاند. کمپین «من روستایی هستم» راه انداختند و تصاویر افرادی که نوشتههایی با همین عنوان در دست داشتند، منتشر کردند.
ادبیات هاشمی طعنه ندارد
دیروز، تیتر صفحه اول روزنامه وطن امروز، این بود: «ما هم روستایی هستیم» عنوان سرمقاله آن هم «خوشا به حالت ای روستایی» بود. در هر دو این مطالب با طرح این ادعا که هاشمی در صحبتهایش متعرض به روستاییان شده است، درباره جمعیت روستایینشین کشور، سابقه روستایی فعالان سیاسی، شهدای اهل روستا، توجه و اهمیت امام به آنها نوشتند و مدعی شده بودند هاشمی متبختر است و خواسته منتقدان خود را با عنوان کنایهآمیز روستایی تحقیر کند. این درحالی است که «رجایی» میگوید: «من سال قبل در سفر مشهد همراه آقای هاشمی بودم. خطاب به ایشان گفتم شما آدم متفاوتی هستید. ایشان گفتند، نه من یک فرد روستایی معمولی هستم. وقتی هم که به کرمان و بهرهمان میرود در کنار همان همروستاییها و همشهریهایش نشست و برخاست میکند. فارغ از اینها ادبیات آقای هاشمی اصلا جنبه طعنه و تمسخر ندارد.
برجایگاهی، تکیه زده اند ولی هاشمی و امثال او را ضدانقلاب معرفی میکنند، میگوید: دیروز در کوچه
روستایشان میگشتند و امروز انقلابی شدند "سخنی که باعث شد همه آنهایی که به خوبی کنایه او را گرفتند، مسیر حرفهای هاشمی را به سمت ناکجا آباد هدایت کنند و برای آنکه ذهن عامه را از هدف اصلی این جمله منحرف کنند، ناگهان به یاد روستاییان عزیز کشورمان بیافتند (!)و بگویند که آیت اله به روستاییها اهانت کرده است (!)و بعد کمپینهای اعتراضی به راه بیاندازند....
اما آنچه که درجمله اخیر هاشمی مشخص است این که او اشاره اش به کسانی است که آرامش روزهای سخت را داشته اند و در روزهای آرامش،راه را به سختی دیدهها سخت تر میکنند... کسانی که امروز فریادهای حفظ انقلاب کردنشان، گوش فلک را کر میکند اما همه تلاششان این است تا بانیان همین انقلاب را از چشم بیاندازند و از اسب به زیر بکشند... کسانی که فراموش کرده اند آنچه که امروز به نام جمهوری اسلامی است.... از مبارزاتی است که امثال هاشمی رفسنجانی برای آن کرده و کشیده است و حالا این اتهام زنندگان مدعی، همچون کاسههای داغتر از آش، گویی یادشان رفته است که آیتاله یکی از تاثیرگذارترینهای وجود آنی است که آنها دم ازآن میزنند... وبرای همین هاشمی رفسنجانی هر کلامی که بگویدعدهای در تلاش هستند تا علیه او بتازند و البته مطمئنا این چیز جدیدی نیست....
مردم، نوق و بهرمان را به خاطر هاشمی میشناسند
اما اینکه چرا این عده آنقدر ناتوان شده اند که هر جملهای از هاشمی رفسنجانی را به مغلطه میگیرند و در راستا ی انحراف سخنان او تلاش میکنند سوالی است که از صادق زیبا کلام استاددانشگاه و فعال مطرح سیاسی میپرسیم. وی در باره جمله اخیر آیت اله که ازآن بهره برداری سوء سیاسی شده به آفتاب یزد پاسخ میدهد:" آنچه که آیتاله هاشمی در این جمله " دیروز در روستایشان میگشتند امروز انقلابی شده اند" بیان کرده است به این معناست که افرادی در جریان انقلاب کار خاصی نمیکردند، این عده اگر در شهر یا هر جایی مثل فرانسه و نیویورک هم بودند همین بیعملی را داشتند. در واقع این جمله به معنی عدم ستیزهجویی مبارزه این گروه در جریان انقلاب است. "
+تحلیل:
در این مقاله تحلیل این حرفهایتان هست.
-شرق:(http://www.sharghdaily.ir/News/70251/%D9%BE%D8%B4%D8%AA-%DB%8C%DA%A9-%D8%A7%D8%AA%D9%87%D8%A7%D9%85)
مهسا جزینی: «یک تکه از حرفهای هاشمی را از یک مصاحبه مفصل درباره انقلابینماها درآوردهاند تا ناشیانه اصل حرف او را به حاشیه ببرند. موضوع بحث هاشمی اصلا شهری و روستایی نیست. بحث آنهایی است که ادعای انقلابیبودن دارند، اما در کوران مبارزهای که در شهرهای بزرگ جریان داشت به حاشیه شهرها یا اصطلاحا روستاها پناه بردند و گوشه عافیت را ترجیح دادند، اما حالا منصب گرفته و مدعی سابقه انقلابی شدهاند. هاشمی که خودش بارها به روستاییبودن خودش اذعان و افتخار کرده است!» این بخشی از پاسخ «غلامعلی رجایی»، مشاور هاشمی رفسنجانی به ادعاهای حملهکنندگان به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام است. کسی که در همان مصاحبه که حالا بهانه حمله دوباره تندروها به هاشمی شده حضور داشته است. «رجایی» با اشاره به اینکه «من روزی دو، سه ساعت با آقای هاشمی هستم» به «شرق» میگوید: «برایشان تعریف کردم که موج راه انداختهاند. خندیدند و گفتند: چون دستشان خالی است مجبورند به این چیزها متوسل شوند».
هاشمی چه گفت؟
در مصاحبه چند روز پیش سایت انتخاب و هفتهنامه «طلوع صبح» با «هاشمی» درباره سابقه شناخت او از امام و کنایههایی که این روزها برخی به خاطرات هاشمی میزنند، پرسیده شده بود. هاشمی در پاسخ گفته بود: «اگر بناست کسانی امام(ره) را بشناسند، آنهایی هستند که لحظات حساس را خدمت امام(ره) بودند. از لحظههایی که امام(ره) کارشان را شروع کردند و تا آخرین لحظه که از دنیا رفتند، جزء امنای امام(ره) بودند. اعتمادی که امام(ره) در تاریخ خودشان به ما داشتند به کمتر کسی داشتند. اینهایی هم که چنین حرفهایی میزنند، یک ادعاست و بیدلیل میگویند. ما میخواهیم امام(ره) را همانگونه که هستند، بشناسانیم. اصلا افتخارمان این است که امام(ره) را درک کردیم. آنهایی که درک نکردند و میگفتند که جواب این خونها را چه کسی میدهد و مبارزه حرام است، باید فکری بکنند». خبرنگار در ادامه پرسیده بود: «آیا شما اساسا اینها را انقلابی میدانید؟» که «هاشمی» پاسخ داده بود: «فرق میکنند. بعضیهایشان انقلابی بودند و وقتی که سختگیریهای حکومت زیاد شد، دیگر ادامه ندادند. بعضیها هم اصلا آن موقعها نبودند و در کوچههای روستاهایشان میگشتند. ولی الان آمدهاند و انقلابی شدهاند». «رجایی» میگوید: «در آن مصاحبه از آقای هاشمی سؤال شد که برخی به کنایه میگویند هاشمی حرفهای امام را آنطور که تمایل دارد تعریف میکند. اینگونه طرح شد که جریان پشت این ماجرا هم منتسب به آقای مصباح است. ایشان در پاسخ، به رابطه قدیمیاش با امام اشاره کرد که از ١٣ سالگی که از بهرهمان یزد به قم آمد، با امام آشنا بود. آشنایی هیچکس دیگری حتی آقای مطهری به قدمت آشنایی هاشمی با امام نیست. امام به ایشان خیلی اعتماد داشت حتی این در گفتههای رهبری هم آمده است». «رجایی» میگوید: «هاشمی در پاسخ به مصاحبهکننده که آیا شما افرادی که اینگونه به شما کنایه میزنند را انقلابی میدانید یا نه میگوید: عدهای از آنها انقلابی بودند، ولی وقتی سختگیری شد و فشار حکوت زیاد شد بریدند. عدهای دیگر اصلا آن زمان در قم و اهل مبارزه نبودند و برخی در روستاهای خودشان زندگی میکردند. کمااینکه برخی هم در شهرهای خودشان بودند. هاشمی میگوید که برخی اصلا درون مبارزه نبودند و یکی، دو سال آخر مبارزه بازگشتند و برخی هم حتی در آن دو سال آخر هم نیامدند، ولی بعدا آمدند و مسئولیت گرفتند». «رجایی» میگوید: «اساسا ایشان دارد میگوید که امام بیشترین اعتماد را به ما قدما داشت».
کمپین حمله به هاشمی
«رجایی» با اشاره به حملاتی که متوجه «هاشمی» است میگوید: «سایت... نوشته بود که همسر آقای هاشمی به سوئیس رفته و همین بهانه شده که مهدی را به زندان نبرند، درحالیکه خانم مرعشی سهشنبه در کنگره رؤسای آموزش پرورش حضور داشتند. روز پنجشنبه هم در جماران ایشان را خودم دیدم و باهم صحبت کردیم. به نظر من این اقدامات حرکتی شتابزده است که مانع حضور و رأیآوری ایشان در مجلس خبرگان شود، درحالیکه ایشان خودشان میگویند دو دوره قبل قصد شرکت نداشته، اما رهبری به ایشان میگویند که شرکت در خبرگان بر شما واجب عینی است. الان که شرایط حساستر شده که قطعا بیشتر است».
از زمان انتشار مصاحبه هاشمی با سایت انتخاب و روزنامه طلوع صبح، توپخانه اصولگرایان تندرو دوباره به جریان افتاده است. رسانههایشان سراغ چهرههای مشهور مخالف هاشمی، مانند «روحالله حسینیان» «قاضیزادههاشمی» یا حتی اصولگرایان سنتی، مانند «نبی حبیبی» رفته و از آنها اظهارنظرهایی در نقد و تقبیح اظهارنظر هاشمی گرفتهاند، احتمالا بدون اشاره به مؤخره و مقدمه گفتههای هاشمی. سایت جهان متعلق به «زاکانی»، نماینده مجلس و روزنامه وطن امروز متعلق به «بذرپاش»، نماینده دیگر مجلس و نزدیک به احمدینژاد گفتههای هاشمی را قلب کرده، مصداق توهین به روستاییان قلمداد کردهاند. کمپین «من روستایی هستم» راه انداختند و تصاویر افرادی که نوشتههایی با همین عنوان در دست داشتند، منتشر کردند.
ادبیات هاشمی طعنه ندارد
دیروز، تیتر صفحه اول روزنامه وطن امروز، این بود: «ما هم روستایی هستیم» عنوان سرمقاله آن هم «خوشا به حالت ای روستایی» بود. در هر دو این مطالب با طرح این ادعا که هاشمی در صحبتهایش متعرض به روستاییان شده است، درباره جمعیت روستایینشین کشور، سابقه روستایی فعالان سیاسی، شهدای اهل روستا، توجه و اهمیت امام به آنها نوشتند و مدعی شده بودند هاشمی متبختر است و خواسته منتقدان خود را با عنوان کنایهآمیز روستایی تحقیر کند. این درحالی است که «رجایی» میگوید: «من سال قبل در سفر مشهد همراه آقای هاشمی بودم. خطاب به ایشان گفتم شما آدم متفاوتی هستید. ایشان گفتند، نه من یک فرد روستایی معمولی هستم. وقتی هم که به کرمان و بهرهمان میرود در کنار همان همروستاییها و همشهریهایش نشست و برخاست میکند. فارغ از اینها ادبیات آقای هاشمی اصلا جنبه طعنه و تمسخر ندارد.
*در ضمن اگر این حرکت مردمی در مقابله با این تفکر که شما از آن به عنوان رمز روستا یاد کرده اید برایتان اهمیت نداشت آن را در صفحه سه روزنامه همفکر و همسوی خود تیتر نمی زدید...
و این را به گوش و چشمان خود بیاموزید که ما دلواپس نیستیم ما انقلابی هستیم، انقلابی!
انتخاب واژه دلواپس رمزی است برای شما در روزنامه ها و ارائه تفکرتان، و بزودی پی خواهید برد که انتخاب این واژه یک خطای راهبردی توسط شما بوده است و سودی از انتخاب این واژه و تیتر کردن مدام آن و نسبت دادن آن به جریان های مخالف خود نخواهید برد...
ما بقی نوشته های ایشان در این روزنامه و روزنامه های دیگر غالبا در این مقاله پاسخ گفته شده است.
یا حق
ما را با درج لینک در وبگاه خود حمایت نمائید
یاعلی