مگر شرط اصلی امام جماعت عادل بودن او نیست؟ پس چرا ....؟
امام خامنه ای: عدالت شرط اساسى براى امام جماعت است که ....
بسم الله الرحمن الرحیم
عدالت شرط اساسى براى امام جماعت است که مأموم باید آن را قبل از ورود به جماعت ولو از راه حُسن ظاهر احراز نماید ولى اگر پس از نماز، کشف خلاف شد، ضررى به نمازهاى قبلى نمىزند ولى صحت قرائت را مىشود قبل از ورود به جماعت با اصالة الصحة احراز کرد.امام خامنه ای(اسفتائات)
اما سئوال این است که مگر در عصر حاضر نزدیکترین افراد به این خصلت خود ایشان نیستند و آیا امام خمینی(رحمة الله) نمونهای از امام جماعت عادل به معنای حقیقی کلمه نبودند؟
پس چرا عده ی کثیری از امامان جماعت و این روحانیون از ایشان الگو نمی گیرند، بله باید مانند ایشان در همه زمینه عدالت داشته باشند و این عدالتشان در تمامی ابعاد زندگیشان تجلی و ظهور کند. از جمله در گفتار و کردار.
ما در اینجا عدالت در گفتارشان را بررسی می کنیم:
عدالت در گفتار یعنی چه؟
ابتدا کمی از عدالت بگوییم:
امام خامنهای می فرمایند:
«ملاحظه عدالت، اجر نهادن به عدالت و عمل کردن به آنچه مقتضای عدالت است، وظیفه ماست و باید شاخصه نظام اسلامی به حساب آید. همه چیز تحتالشعاع عدالت قرار میگیرد؛ این منطق امیرالمؤمنین علیهالصلاةوالسلام است...
عدالت فقط عدالت اقتصادی نیست؛ عدالت در همه امور و شؤون زندگی بسیار دشوار است. این همان چیزی است که امیرالمؤمنین با آن قدرت ملکوتی و شأن الهی، آن را وجهه همت خود قرار داد و دنبال کرد...
عدالت قابل اغماض و قابل معامله نیست و هیچیک از مصالح گوناگون - نه مصالح فردی و نه مصالح حکومت و کشور اسلامی - نمیتواند با عدالت معامله شود...
همه چیز بعد از عدالت است. آرزوی دیرین انسانهای مظلوم در سرتاسر تاریخ هم عدالت بوده است.»(۸۲/۸/۲۳)
پس عدالت فقط محصور در عدالت اقتصادی نمی شود و تمام زندگی ما را در بر می گیرد حتی گفتار!
آیت الله انصاریان می فرمایند:
«قرآن دستور مىدهد که در سخن گفتن نیز عدالت را رعایت کنیم:
«اذا قلتم فاعدلوا».
یعنى در گفتارهایتان عدالت داشته باشید، نه افراط کنید و نه تفریط.
عدالت
در گفتار. این است که وقتى انسان سخن میگوید بجا سخن بگوید و فقط حرف درست
و مطابق با حق را بزند و شنیدههاى خود از مردم را تکرار نکند...»(لینک)
حال
آیا نباید در گفتار و بر روی منابر و ... به گونهای صحبت کرد که معرفت
افراد جامعه را نسبت به آن چیزی که نیاز دارند بالا برد، مگر نه اینکه
رهبری در راس حکومت به اینگونه نیازها آگاه هستند پس چرا اکثریت اهل منبر
این دغدغههای رهبری که امام امت هستند را شالوده بحثهای خود قرار نمی
دهند و اصلاً از اطراف بیانات ایشان نیز بوی خوشی را به مشام جامعه نمی
رسانند.
نکند برخی امامان جماعت امام امت و جامعه خود را می پندارند
که بر اساس رویه و اصول خاص خود حرکت می کنند و بیتفاوت به رهنمونهای
نائب امام زمان خود به حرکت یا سکون و یا برگشت خود را ادامه می دهند.
ترا
به خدا به غیر از دعا برای امام خامنهای در آخر منبرها و نمازهایتان
کمی از تفکر و بیانات ایشان را نیز بیان کنید. بگویید مطالبه رهبری از خود
قشر روحانی و مردم و مسئولین چیست؟
ما به دنبال چه هستیم در این انقلاب اسلامی، و هدف از این انقلاب چه بود، مقصد کجاست؟
کفر
نمی شود اگر یک بار از این صحبتها هم بر روی منابر بشود، به یقین اگر
رهبری ، شهدا و عده ی ناشناش که خدا را شکر در بین مردم به عنولن خواص
مشهور نیستند ولی در بارگاه الهی سخت مشهورند نبودند، از آرمانهای انقلاب
دیگر چیزی نمانده بود...
حرف حق بزنید، برای مردم از همه ابعاد زندگی شخصی و اجتماعیشان سخن بر زبان برانید و نترسید...
سیاست اسلام را تبیین کنید و در فتنهها به کمک انقلاب و رهبری بیایید و سکوت نکنید که بیچاره می شویم...
همه
فتنهها را بشناسید و از قبل از انعقاد نطفه فتنهها از معاشرت پدر و مادر
آنها با هم جلوگیری کنید و مگذارید عقودی بسته شود که سر انجام به ایجاد
حرامزادهای چون فتنه شود...
مردم را به مطالعه سوق دهید و غیر از احکام و آداب حیض و نکاح نیز برای آنها بگویید....
بگذارید عالم بفهمد که همه روحانیون ما انقلابی هستند و نه یک نفر و یا شاید عده معدود دیگر....
به
امید روزی که به جای یک خمینی هزاران هزار خمینی در جای جای ایران و جهان
رفت و آمد کنند و مردم را در رسیدن به سر منزل مقصود راهنمایی کنند.
عادل باشیم در همه زمینهها و سعی کنیم کمال آن را در همه شئون زندگی اجرا کنیم.
والسلام
محمد علی ابراهیمی
۱۳۹۳/۱/۲۵
- ۹۳/۰۱/۲۵