تولد

اگر ما برای صدور مفاهیم انقلاب، همین جزوه‌ها و کتابها را منتشر بکنیم، کار کمی نکرده‌ایم؛ کار زیادی انجام گرفته است. "امام خامنه ای"

تولد

اگر ما برای صدور مفاهیم انقلاب، همین جزوه‌ها و کتابها را منتشر بکنیم، کار کمی نکرده‌ایم؛ کار زیادی انجام گرفته است. "امام خامنه ای"

بیداری(مقاله)

tavalod.blog.ir | يكشنبه, ۲۰ آذر ۱۳۹۰، ۰۷:۲۳ ق.ظ | ۰ نظر

«هو العلیم»

آیا جدیداً به کتاب فروشی های شهرتان سری زده اید، اخیراً به یکی از کتاب فروشی های بزرگ شهرمان رفتم و پرسیدم کتاب اخلاق دارید؟

فروشنده گفت: . . . .


فروشنده گفت: مذهبی خیر، ولی از دیگران بله. گفتم چطور یعنی چه؟! منظورتان فلاسفه ی غرب است؟! حتماً کتاب اخلاق کانت و امثال ایشان را می گویید؟!

گفت: بله.

خیلی ناراحت شدم؛ البته این اولین جایی نبود که می رفتم و قبل از آن به چند کتاب فروشی دیگر هم سر زده بودم که همین گونه بودند و یا بیشتر کتاب های کنکور را عرضه می کردند.( این یک مسأله حتمی است که افراد برای رسیدن به هدف بزرگ و اصلی خود خیلی تلاش می کنند و ابزار رسیدن به آن را نیز فراهم می کنند حالا ممکن است این ابزار کتاب و یا چیز دیگری باشد؛ حال متوجه باشید که چقدرکنکور و قبولی در آن به هدف بزرگی تبدیل شده است که اینگونه برای رسیدن به آن سر و دست می شکنند، کتاب ها چاپ می کنند به طوری که اغلب کتابفروشی ها بیشتر درآمدشان از فروش این کتاب هاست و یا حتی به دانشگاه ها رشوه می دهند تا فرزندشان دانشجو فلان رشته در فلان دانشگاه شود.)

وقتی که آدم می بیند در یک کتاب فروشی بزرگ قسمت کوچکی، شاید یکی دو قفسه سهم کتاب های مذهبی شده واز آن طرف اکثر قفسه ها سهم انواع کتاب های ریز و درشت نظریه پردازان (فقط نظریه نه حقایق) غربی در زمینه های اخلاقی ، اداره جامعه( مدریت ، سیاسی ، اقتصادی و . . . است، قلبش آتش می گیرد.(بسوز که هیزمش از کاهلی و جاهلی توست.)

تازه دم در، نزدیک صندوق(!) وقتی که می خواهی از کتاب فروش بیرون بیایی یک عالمه(!) از کتابهای جیبی ترجمه شده غربی، که در اکثرشان افکار پوسیده ای عرضه می شه را ارائه می کنند، اگر خواستی می تونی با قیمت کم آنها را تهیه کنی و از آن ها بهره مند شوی.( بچش بچش که این آشی است که تو بر نمک آن افزوده ای.)

چرا اینگونه شده ؟! خوابیم یا بیدار؟! چرا اینقدر کتاب های مذهبی از دید ما(!) حقیر شده اند؟! که باید آنها را در یک گوشه در آخر یک کتاب فروشی به زحمت یافت.

آیا ما عرضه ی تهیه کردن (نوشتن) این کتاب های جیبی کوچک را هم نداریم؟! که دیگران برای ما می نویسند و به خوردمان می دهند.

تازه آن هم کتاب هایی که اکثر آنها دارای جملاتی به ظاهر زیبا و قشنگ و باطنی پوچ هستند و نه به گونه ای که انسان را به یک افق برتر سیر دهند.

چرا نشسته ایم و دست روی دست گذاشته ایم تا غربی ها کتاب برای ما بنویسند؟!

آیا آنها از پشتوانه قوی فکری و عقلی برخوردار هستند، ویا نه جرأت دارند آنچه را در موردش می اندیشند را عرضه کنند؟!

و یا ما با وجود پشتوانه قوی عقلی و فکری که داریم، جرأت اندیشیدن و قلم در دست گرفتن را نداریم؟!

کدام؟!

آنها همتشان زیاد است ولی پشت همت اکثرشان در نویسندگی مطلبی که قلب انسان را جلا بدهد وجود ندارد.

ولی ما کتاب ها و مطالب زیادی داریم که می توانیم از دل آنها با اندیشیدن، هم اندیشی و تزکیه نفس کتاب ها و مطالبی را بیرون بیاوریم که با قلب هر کس که آنها را بخواند مأنوس شود و آنها را به هدف انسان (کمال) رهنمود کند؛ ولی افسوس که همت و تلاش ما بیشتر در بازویمان خلاصه می شود و نه درمجاهده، اندیشه،تحقیق و نوشتن.

در گوشه یک کتاب فروشی کتاب های سروش را دیدم، یکی از آنها را که برداشتم چند جمله ای در مقدمه آن نوشته بود قریب به این که: با چنگ و دندان ، با کوشش های فراوان و تلاش های پی در پی توانستم این کتاب را بنویسم و پس از ویرایش در اختیار دوستان قرار دهم.

حالا ببینید این آقایان که کتاب های زیبایی را از نظر ادبی می نویسند که چون نغمه ای است که جوانان را به برداشتن تبر دعوت می کند و کسانی که تبر در دست دارند را به فعالیت بیشتر؛ تا ریشه دین و مذهب را در دل همه قطع کنند.

البته گمان می کنند که تبر در دست دارند و مطمئن باشند که در دستشان ترکه چوب تری بیش نیست.

تا به کی باید وام دار غربی ها باشیم

و

به جای تولید علم، تولید مثل کنیم.

1390/9/18

  • tavalod.blog.ir

علم

ابزار

مدرنیته

نظرات (۰)

هيچ نظري هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">